روش وایکوف (Wyckoff) توسط ریچارد وایکوف (Richard Wyckoff) در اوایل دهه 1930 توسعه یافت. این روش شامل یک سری اصول و استراتژی است که برای تریدرها و سرمایهگذاران طراحی شده است. وایکوف بخش قابل توجهی از زندگی خود را به تدریس اختصاص داد و کار او بر تحلیل تکنیکال مدرن تأثیر بسیاری گذاشت. در حالی که روش وایکوف در ابتدا روی بازار سهام متمرکز بود، اکنون در همه انواع بازارهای مالی و از جمله ارزهای دیجیتال اعمال میشود.
بسیاری از کارهای وایکوف از روشهای معاملاتی سایر تریدرهای موفق (به ویژه جسی ال لیورمور (Jesse L. Livermore)) الهام گرفته شده است. امروزه، وایکوف همانند سایر چهرههای کلیدی، مانند چارلز اچ داو (Charles H. Dow) و رالف ان. الیوت (Ralph N. Elliott) مورد توجه قرار دارد.
وایکوف تحقیقات گستردهای انجام داد که منجر به ایجاد چندین نظریه و تکنیکهای معاملاتی شد. در این مقاله مروری بر کار او ارائه شده است. مباحث این مقاله شامل:
- سه قانون اساسی؛
- مفهوم انسان مرکب؛
- روشی برای تجزیه و تحلیل نمودارها (طرحوارههای وایکوف)
- رویکرد پنج مرحلهای نسبت به بازار.
وایکوف تستهای خاص خرید و فروش و یک روش نموداری منحصر به فرد بر اساس نمودارهای نقطه و شکل (P&F) ایجاد کرد. در حالی که این تستها به تریدرها کمک میکنند تا ورودیهای بهتری را شناسایی کنند، روش P&F برای تعریف اهداف معاملاتی استفاده میشود. با این حال، این مقاله به این دو موضوع نمیپردازد.
چرخه قیمت وایکوف

به گفته وایکوف، بازار را میتوان از طریق تجزیه و تحلیل دقیق عرضه و تقاضا درک و پیش بینی کرد که از مطالعه عملکرد قیمت، حجم و زمان میتوان به آن پی برد. به عنوان یک کارگزار، او در موقعیتی بود که میتوانست فعالیتهای افراد و گروههای بسیار موفقی را که بر مسائل خاص تسلط داشتند، مشاهده کند.
در نتیجه، او توانست با استفاده از نمودارهای میلهای و P&F، اهداف آینده آن سهمها را رمزگشایی کند. یک شماتیک ایدهآل از چگونگی مفهومسازی آمادگی بازار برای اجرای بازارهای گاوی و خرسی در شکل زیر نشان داده شده است. زمان ورود به سفارشات لانگ نزدیک به پایان آمادهسازی برای بازار صعودی (انتهای فاز انباشت) است، در حالی که زمان شروع پوزیشنهای شرت در پایان آماده سازی برای کاهش قیمت است.
سه قانون وایکوف

قانون عرضه و تقاضا
قانون اول بیان میکند که قیمتها زمانی افزایش مییابند که تقاضا بیشتر از عرضه باشد و در حالت برعکس قیمتها کاهش مییابند. این امر یکی از اساسیترین اصول بازارهای مالی است و مطمئناً منحصر به کار وایکوف نیست. میتوان قانون اول را با سه معادله ساده نشان داد:
- تقاضا > عرضه = افزایش قیمت
- تقاضا < عرضه = کاهش قیمت
- تقاضا = عرضه = عدم تغییر قیمت قابل توجه (نوسانات کم)
به عبارت دیگر، اولین قانون وایکوف بیان میکند که مازاد تقاضا بر عرضه باعث افزایش قیمتها میشود، زیرا خریدار بیشتر از فروشنده است. اما در شرایطی که فروش بیشتر از خرید باشد، عرضه بیش از تقاضاست و باعث کاهش قیمت میشود.
بسیاری از سرمایهگذارانی که از روش وایکوف پیروی میکنند، عملکرد قیمت و نمودار حجم را به عنوان راهی برای تجسم بهتر رابطه بین عرضه و تقاضا مقایسه میکنند. این کار اغلب بینشی را در مورد حرکات بعدی بازار ارائه میدهد.
قانون علت و معلول
قانون دوم بیان میکند که تفاوت بین عرضه و تقاضا تصادفی نیست. در مقابل، عرضه و تقاضا پس از دورههای آمادهسازی، در نتیجه رویدادهای خاص ایجاد میشوند. به تعبیر وایکوف، یک دوره انباشت (علت) در نهایت منجر به یک روند صعودی (معلول) میشود. در مقابل، یک دوره توزیع (علت) در نهایت منجر به یک روند نزولی (معلول) میشود.
وایکوف یک تکنیک نموداری منحصر به فرد را برای تخمین اثرات احتمالی یک علت به کار برد. به عبارت دیگر، او روشهایی را برای تعریف اهداف معاملاتی بر اساس دورههای انباشت و توزیع ایجاد کرد. این کار به او امکان داد تا گسترش احتمالی یک روند بازار را پس از خارج شدن از منطقه تثبیت یا محدوده رنج معاملاتی (TR) تخمین بزند.
قانون تلاش در مقابل نتیجه
سومین قانون وایکوف بیان میکند که تغییرات در قیمت یک دارایی نتیجه تلاشی است که با حجم معاملات نشان داده میشود. اگر عملکرد قیمت با حجم معاملات هماهنگ باشد، احتمال زیادی وجود دارد که آن روند ادامه یابد. اما اگر حجم و قیمت به طور قابل توجهی از هم واگرا شوند، روند بازار احتمالا متوقف شده یا جهت آن تغییر میکند.
به عنوان مثال، تصور کنید که بازار بیت کوین پس از یک روند نزولی طولانی، با حجم بسیار بالایی شروع به تثبیت کند. حجم بالا نشاندهنده تلاش زیاد است، اما حرکت رنج (نوسانپذیری کم) نشاندهنده نتیجه کوچک است. بنابراین، بیتکوینهای زیادی معامله میشود، اما دیگر افت قیمت قابل توجهی وجود ندارد. چنین وضعیتی میتواند نشاندهنده این امر باشد که روند نزولی ممکن است به پایان رسیده و بازگشت به صعود قیمت نزدیک است.
وایکوف و ایده انسان مرکب

وایکوف ایده انسان مرکب (اپراتور مرکب) یا مرد نامرئی را به عنوان یک هویت خیالی بازار ایجاد کرد. او پیشنهاد کرد که سرمایهگذاران و تریدرها باید بازار سهام را به گونهای مطالعه کنند که گویی یک نهاد واحد آن را کنترل میکند. این امر باعث میشود که آنها بتوانند راحتتر با روندهای بازار همراه شوند.
در اصل، انسان مرکب نماینده بزرگترین عوامل (بازارسازها)، مانند افراد ثروتمند و سرمایهگذاران نهادی است. انسان مرکب همیشه به نفع خودش عمل میکند تا مطمئن شود که میتواند در قیمت کم خرید کرده و در قیمت بالا بفروشد.
رفتار انسان مرکب برعکس اکثر سرمایهگذاران خرد است که اغلب پول از دست میدهند. اما به گفته وایکوف، انسان مرکب از یک استراتژی تا حدودی قابل پیشبینی استفاده میکند که سرمایهگذاران میتوانند از آن درس بگیرند.
بگذارید از مفهوم انسان مرکب برای نشان دادن یک چرخه بازار ساده استفاده کنیم. چنین چرخهای از چهار مرحله اصلی تشکیل شده است: انباشت، روند صعودی، توزیع و روند نزولی.
انباشت
انسان مرکب داراییها را قبل از اکثر سرمایهگذاران انباشته میکند. این مرحله معمولاً با یک حرکت رنج مشخص میشود. انباشت به تدریج انجام میشود تا از تغییر قابل توجه قیمت جلوگیری شود.
روند صعودی
وقتی انسان مرکب به اندازه کافی سهام دارد و فشار فروش تمام میشود، شروع به بالا بردن بازار میکند. به طور طبیعی، این روند نوظهور سرمایهگذاران بیشتری را جذب کرده و باعث افزایش تقاضا میشود.
قابل ذکر است که ممکن است در طول یک روند صعودی، چندین مرحله انباشت وجود داشته باشد. میتوانیم آنها را فازهای انباشت مجدد بنامیم، جایی که روند بزرگتر قبل از ادامه حرکت صعودی خود، برای مدتی متوقف و تثبیت میشود.
با صعود بازار، سایر سرمایهگذاران تشویق به خرید میشوند. در نهایت، حتی عموم مردم به اندازه کافی هیجان زده میشوند تا وارد بازار شوند. در این مرحله، تقاضا بسیار بیشتر از عرضه است.
توزیع
سپس، انسان مرکب شروع به توزیع داراییهای خود میکند. او پوزیشنهای سودآور خود را به کسانی که دیر وارد بازار میشوند میفروشد. به طور معمول، فاز توزیع با یک حرکت رنج مشخص میشود که تقاضا را تا زمانی که تمام شود جذب میکند.
روند نزولی
به زودی پس از مرحله توزیع، بازار شروع به بازگشت به سمت نزول میکند. به عبارت دیگر، پس از اینکه انسان مرکب فروش مقدار مناسبی از سهام خود را تمام کرد، شروع به هل دادن بازار به سمت پایین میکند. در نهایت عرضه بسیار بیشتر از تقاضا شده و روند نزولی برقرار میشود.
مشابه روند صعودی، روند نزولی نیز ممکن است دارای مراحل توزیع مجدد باشد. این مراحل اساساً تثبیت کوتاه مدت بین کاهش قیمتهای بزرگ هستند. همچنین، آنها ممکن است شامل جهش گربه مرده (Dead Cat Bounce) یا به اصطلاح تلههای گاوی باشند، جایی که برخی از خریداران به امید تغییر روند که اتفاق نخواهد افتاد، به دام میافتند. هنگامی که در نهایت روند نزولی به پایان رسید، یک مرحله انباشت جدید آغاز میشود.
شماتیکهای وایکوف
طرحوارههای انباشت و توزیع احتمالاً محبوبترین بخش کار وایکوف، حداقل در جامعه ارزهای دیجیتال هستند. این مدلها فازهای انباشت و توزیع را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکنند. این بخشها به پنج مرحله (A تا E) به همراه چندین رویداد وایکوف تقسیم میشوند که در اینجا به اختصار توضیح داده شده است.
شماتیک انباشت

فاز A
نیروی فروش کاهش یافته و روند نزولی شروع به کاهش میکند. این مرحله معمولاً با افزایش حجم معاملات مشخص میشود. پیش حمایت (PS) یا همان Preliminary Support نشان میدهد که برخی از خریداران در حال ورود به بازار هستند، اما تعداد آنها هنوز برای متوقف کردن حرکت نزولی کافی نیست.
نقطه اوج فروش (SC) یا همان Selling Climax در اثر تسلیم شدن سرمایهگذاران، توسط یک فعالیت فروش شدید شکل میگیرد. این نقطه اغلب یک نقطه با نوسان بالاست، جایی که فروش از روی وحشت شمعها و سایههای بلندی ایجاد میکند. این افت شدید به سرعت به یک جهش یا رالی خودکار (AR) باز میگردد، زیرا عرضه بیش از حد توسط خریداران حرفهای جذب شده است. به طور کلی، محدوده رنج معاملاتی (TR) یک شماتیک انباشت، در فاصله بین کف (SC) و سقف (AR) تعریف میشود.
تست ثانویه (ST) یا همان Secondary Test همانطور که از نام آن پیداست، زمانی اتفاق میافتد که بازار در نزدیکی منطقه SC سقوط کرده و آزمایش میکند که آیا روند نزولی واقعاً به پایان رسیده یا خیر. در این مرحله، حجم معاملات و نوسانات بازار در حال کاهش است. در حالی که ST اغلب در رابطه با SC یک کف بالاتر (higher low) را تشکیل میدهد، ممکن است همیشه اینطور نباشد.
فاز B
بر اساس قانون علت و معلول وایکوف، فاز B میتواند به عنوان علتی در نظر گرفته شود که به یک معلول منتهی میشود.
اساساً، فاز B مرحله تثبیت است که در آن انسان مرکب بیشترین تعداد دارایی را انباشت میکند. در این مرحله، بازار تمایل دارد هم سطح مقاومت و هم سطح حمایت محدوده رنج معاملاتی را آزمایش کند.
ممکن است آزمایشهای ثانویه (ST) متعددی در طول فاز B وجود داشته باشد. در برخی موارد، ممکن است سقفهای بالاتر (تله گاوی) و کفهای پایینتر (تله خرسی) در رابطه با SC و AR فاز A ایجاد شوند.
فاز C
یک فاز انباشت C معمولی حاوی چیزی است که به آن جهش فنری (Spring) میگویند. این فاز اغلب به عنوان آخرین تله خرسی قبل از اینکه بازار کفهای بالاتر بسازد، عمل میکند. در طول فاز C، انسان مرکب مطمئن میشود که عرضه کمی در بازار باقی مانده است، یعنی آنهایی که باید فروخته میشدند به فروش رسیدهاند.
جهش فنری اغلب سطوح حمایت را میشکند تا تریدرها را متوقف کرده و سرمایهگذاران را گمراه کند. میتوانیم آن را به عنوان تلاش نهایی برای خرید در قیمت پایینتر قبل از شروع روند صعودی توصیف کنیم. این تله خرسی، سرمایهگذاران خرد را وادار میکند که داراییهای خود را بفروشند.
با این حال، در برخی موارد، سطوح حمایت ممکن است حفظ شوند و Spring به سادگی رخ نمیدهد. به عبارت دیگر، ممکن است شماتیکهای انباشت وجود داشته باشند که تمام عناصر دیگر را ارائه کنند، اما جهش فنری رخ ندهد. با این حال، شماتیک کلی همچنان معتبر باشد.
فاز D
فاز D انتقال بین علت و معلول را نشان میدهد. این فاز بین منطقه انباشت (فاز C) و شکست محدوده رنج معاملاتی (فاز E) قرار دارد.
به طور معمول، فاز D افزایش قابل توجهی در حجم معاملات و نوسانات را نشان میدهد. این فاز معمولاً دارای آخرین نقطه حمایت (LPS) یا همان Last Point of Support است که قبل از اینکه بازار به سمت بالاتر حرکت کند، یک کف بالاتر میسازد. LPS اغلب قبل از شکست سطوح مقاومت است که به نوبه خود سقفهای بالاتری ایجاد میکند. این امر نشاندهنده نشانههای قدرت صعودی (SOS) یا همان Sign Of Strength است، زیرا مقاومتهای قبلی به حمایتهای کاملاً جدیدی تبدیل میشوند.
با وجود اصطلاحات تا حدودی گیجکننده، ممکن است بیش از یک LPS در طول فاز D وجود داشته باشد. آنها اغلب در حین آزمایش خطوط حمایت جدید، حجم معاملات را افزایش میدهند. در برخی موارد، قیمت ممکن است قبل از شکستن محدوده رنج معاملاتی بزرگتر و حرکت به فاز E، یک منطقه تثبیت کوچک ایجاد کند.
فاز E
فاز E آخرین مرحله یک شماتیک انباشت است. این فاز با یک شکست آشکار از محدوده رنج معاملاتی مشخص شده که ناشی از افزایش تقاضای بازار است. این فاز مربوط به زمانی است که محدوده رنج معاملات به طور موثر شکسته شده و روند صعودی شروع میشود.
شماتیک توزیع
در اصل، شماتیکهای توزیع برعکس انباشت کار میکنند، اما با اصطلاحات کمی متفاوت.

فاز A
مرحله اول زمانی اتفاق میافتد که یک روند صعودی ایجاد شده به دلیل کاهش تقاضا شروع به کند شدن میکند. عرضه اولیه (PSY) یا همان Preliminary Supply نشان میدهد که نیروی فروش در حال ظهور است، اگرچه هنوز آنقدر قوی نیست که حرکت رو به بالا را متوقف کند. سپس اوج خرید (BC) توسط یک فعالیت خرید شدید شکل میگیرد. این فاز معمولاً توسط تریدرهای بیتجربه ایجاد میشود که از روی احساسات خرید میکنند.
در مرحله بعد، حرکت قوی به سمت بالا باعث یک عکسالعمل خودکار (AR) میشود، زیرا تقاضای بیش از حد توسط بازارسازها جذب میشود. به عبارت دیگر، انسان مرکب شروع به توزیع داراییهای خود بین خریدارانی میکند که دیر وارد بازار شدهاند. تست ثانویه (ST) زمانی اتفاق میافتد که بازار مجدداً از منطقه BC بازدید میکند، که اغلب یک سقف پایینتر را تشکیل میدهد.
فاز B
فاز B توزیع به عنوان منطقه تثبیت (علت) عمل میکند که قبل از یک روند نزولی (معلول) است. در این مرحله، انسان مرکب به تدریج داراییهای خود را میفروشد و تقاضای بازار را جذب و تضعیف میکند.
معمولاً باندهای بالایی و پایینی محدوده رنج معاملاتی چندین بار آزمایش میشوند که ممکن است شامل تله خرسی و گاوی کوتاه مدت باشند. گاهی اوقات، بازار بالاتر از سطح مقاومت ایجاد شده توسط BC حرکت میکند و در نتیجه منجر به ST میشود که میتوان آن را فشار به سمت بالا (UT) یا همان Upthrust نیز نامید.
فاز C
در برخی موارد، بازار پس از دوره تثبیت، آخرین تله گاوی را ارائه خواهد کرد که به آن حرکت صعودی کوتاهمدت (UTAD) یا Upthrust After Distribution میگویند. این فاز اساساً مخالف spring فاز انباشت است.
فاز D
فاز D توزیع تقریباً تصویر آینهای از مرحله انباشت است. این فاز معمولاً یک آخرین نقطه عرضه (LPSY) در وسط محدوده رنج دارد که یک سقف پایینتر ایجاد میکند. از این نقطه، LPSY های جدید در اطراف یا زیر ناحیه حمایت ایجاد میشوند. هنگامی که بازار به زیر خطوط حمایت میشکند، نشانههای تضعیف (SOW) ظاهر میشوند.
فاز E
آخرین مرحله توزیع، آغاز یک روند نزولی با شکست آشکار زیر محدوده رنج معاملاتی است که ناشی از تسلط شدید عرضه بر تقاضاست.
تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضا
تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضا روی نمودار میلهای، از طریق بررسی حرکات حجم و قیمت، یکی از ارکان اصلی روش وایکوف را نشان میدهد. به عنوان مثال، یک کندل قیمتی بلند بالاتر از چندین کندل قبلی بسته شده و با حجم بالاتر از حد متوسط همراه است، وجود تقاضا را نشان میدهد. به طور مشابه، یک کندل بلند قیمت با حجم بالا که پایینتر از کندلهای قبلی بسته شود، وجود عرضه را نشان میدهد. برچسبگذاری و درک فازهای وایکوف در محدودههای رنج معاملاتی و همچنین تعیین زمان آماده شدن قیمت برای صعود یا نزول، عمدتاً بر اساس ارزیابی صحیح عرضه و تقاضاست.
قوانین اول و سوم وایکوف که در بالا توضیح داده شد (عرضه و تقاضا و تلاش در مقابل نتیجه) این رویکرد اصلی را در بر میگیرند. زمانی که تقاضا برای خرید دارایی از سفارشهای فروش در هر زمانی بیشتر شود، قیمت به سطحی میرود که تقاضا کاهش مییابد و/یا عرضه برای ایجاد یک تعادل جدید (گذرا) افزایش مییابد. برعکس نیز صادق است: زمانی که سفارشات فروش (عرضه) از سفارشات خرید (تقاضا) در هر زمانی بیشتر شود، تعادل (به طور موقت) با کاهش قیمت به سطحی که عرضه و تقاضا در تعادل هستند بازیابی میشود.
قانون سوم Wyckoff (تلاش در مقابل نتیجه) شامل شناسایی همگراییها و واگراییهای قیمت-حجم برای پیش بینی نقاط عطف بالقوه در روند قیمت است. به عنوان مثال، وقتی حجم (تلاش) و قیمت (نتیجه) هر دو به طور قابل توجهی افزایش مییابند، با هم هماهنگ هستند و این نشان میدهد که تقاضا احتمالاً به افزایش قیمت ادامه خواهد داد. با این حال، در برخی موارد، حجم ممکن است حتی به میزان قابل توجهی افزایش یابد، اما قیمت آن را دنبال نمیکند و تنها کمی تغییر میکند. اگر رفتار قیمت-حجم را در واکنش به حمایت در یک محدوده رنج معاملاتی از نوع انباشت مشاهده کنیم، نشاندهنده جذب عرضه توسط سرمایهگذاران بزرگ بوده و صعودی تلقی میشود.
به طور مشابه، حجم عظیم در یک رالی با حداقل پیشرفت قیمت در یک محدوده رنج معاملاتی از نوع توزیع، ناتوانی سهام را در افزایش به دلیل وجود عرضه قابل توجه، آن هم از سوی مؤسسات بزرگ، نشان میدهد.
تجزیه و تحلیل قدرت بازارها با مقایسه
فرآیند انتخاب بازار در روش وایکوف همیشه شامل تجزیه و تحلیل قدرت نسبی بازارها بوده است. وایکوف برای شناسایی کاندیداها برای پوزیشن خرید، به دنبال سهام یا صنایعی بود که هم در طول روندها و هم در محدودههای رنج معاملاتی عملکرد بهتری از بازار داشتند، در حالی که در مورد پوزیشنهای شرت، به دنبال آنهایی بود که عملکرد ضعیفتری داشتند. تمام مقایسه نمودارهای او از جمله نمودارهای میلهای و P&F به صورت دستی انجام میشد. بنابراین، او تجزیه و تحلیل قدرت مقایسه ای خود را بین سهام و بازار، یا بین سهام و سایر سهام در صنعت آن، با قرار دادن یک نمودار زیر نمودار دیگر، انجام میداد.

وایکوف امواج یا نوسانات متوالی را در هر نمودار مقایسه میکرد و قدرت یا ضعف هر کدام را در رابطه با امواج قبلی در همان نمودار و نقاط مربوطه در نمودار مقابل بررسی میکرد. یکی از این رویکردها شناسایی high و lowهای قابل توجه و یادداشت آنها در هر دو نمودار است. سپس میتوان قدرت سهام را با نگاه کردن به قیمت آن نسبت به high (ها) یا low (های) قبلی ارزیابی کرد و همین کار را در نمودار مقایسه انجام داد.
به طور طبیعی، بازار همیشه این مدلها را دقیقاً دنبال نمیکند. در عمل، نمودارهای انباشت و توزیع میتوانند به شیوههای مختلفی رخ دهند. به عنوان مثال، در برخی موقعیتها ممکن است فاز B بسیار بیشتر از حد انتظار طول بکشد. یا اینکه، Spring و UTAD ممکن است اصلا روی ندهند.
با این حال، کار وایکوف طیف گستردهای از تکنیکهای قابل اعتماد را ارائه میدهد که بر اساس بسیاری از نظریهها و اصول اوست. کار او مطمئناً برای هزاران سرمایهگذار، تریدر و تحلیلگر در سراسر جهان ارزشمند است. برای مثال، شماتیکهای انباشت و توزیع میتواند هنگام تلاش برای درک چرخههای رایج بازارهای مالی مفید باشد.
رویکرد پنج مرحلهای روش وایکوف
همچنین، وایکوف رویکردی پنج مرحلهای را برای بازار ایجاد کرد که بر اساس اصول و تکنیکهای فراوان او بود. به طور خلاصه، این رویکرد میتواند به عنوان راهی برای عملی ساختن آموزش او در نظر گرفته شود.
مرحله 1: روند را تعیین کنید.
روند فعلی چیست و احتمال دارد به کجا برسد؟ رابطه بین عرضه و تقاضا چگونه است؟
مرحله 2: قدرت دارایی را تعیین کنید.
دارایی نسبت به بازار چقدر قوی است؟ آیا آنها به شیوهای مشابه یا مخالف حرکت میکنند؟
مرحله 3: به دنبال داراییهایی با دلیل کافی باشید.
آیا دلایل کافی برای ورود به یک پوزیشن معاملاتی وجود دارد؟ آیا علت آنقدر قوی است که ریوارد احتمالی (معلول) ارزش ریسک را داشته باشد؟
مرحله 4: میزان احتمال حرکت را تعیین کنید.
آیا دارایی آماده حرکت است؟ موقعیت آن در روند بزرگتر چیست؟ قیمت و حجم چه چیزی را نشان میدهد؟ این مرحله اغلب شامل استفاده از تستهای خرید و فروش وایکوف است.
مرحله 5: زمان ورود خود را تعیین کنید.
آخرین مرحله همه چیز در مورد زمانبندی است. معمولاً شامل تجزیه و تحلیل یک سهام در مقایسه با بازار عمومی است.
به عنوان مثال، یک تریدر میتواند عملکرد قیمت یک سهم را در رابطه با شاخص S&P 500 مقایسه کند. بسته به موقعیت آنها در شماتیک وایکوف، چنین تحلیلی ممکن است بینشی در مورد حرکات بعدی آن دارایی ارائه دهد. در نهایت، این امر ایجاد یک ورودی خوب را تسهیل میکند.
قابل ذکر است که این روش با داراییهایی که همراه با بازار عمومی یا شاخص حرکت میکنند بهتر عمل میکند. با این حال، در بازارهای ارزهای دیجیتال، این همبستگی همیشه وجود ندارد.
کلام پایانی
تقریباً یک قرن از ایجاد روش وایکوف میگذرد، اما این روش هنوز هم امروزه مورد استفاده گسترده است. مطمئناً این روش چیزی بسیار بیشتر از یک شاخص تحلیل تکنیکال است، زیرا اصول، تئوریها و تکنیکهای معاملاتی زیادی را در بر میگیرد.
در اصل، روش وایکوف به سرمایهگذاران امکان میدهد که تصمیمات منطقیتری اتخاذ کنند تا اینکه بر اساس احساسات رفتار کنند. کار گسترده وایکوف مجموعهای از ابزارها را برای کاهش ریسک و افزایش شانس موفقیت در اختیار تریدرها و سرمایهگذاران قرار میدهد. با این حال، هیچ تکنیکی برای سرمایهگذاری وجود ندارد. همیشه باید، بهویژه در بازارهای پر نوسان ارزهای دیجیتال مراقب ریسکها بود.
کار پیشگامانه ریچارد وایکوف در اوایل قرن بیستم حول محور درک این موضوع بود که روندهای قیمت سهام عمدتاً توسط اپراتورهای سازمانی و سایر اپراتورهای بزرگ هدایت میشد که قیمت سهام را به نفع خود دستکاری میکردند. امروزه بسیاری از تریدرهای حرفهای از روش وایکوف استفاده میکنند، اما رویکرد کلی او هنوز به طور گسترده در میان سرمایهگذاران خرد دنبال نمیشود، حتی اگر تلاشهای آموزشی او برای آموزش «قوانین واقعی بازی» به عموم مردم باشد. با این وجود، روش انتخاب سهام و روش سرمایهگذاری او تا حد زیادی به دلیل ساختار کامل، سیستماتیک و منطقی آن برای شناسایی معاملات با احتمال بالا و سودآور، در طول زمان امتحان خود را پس داده است.
نظم و انضباط موجود در این رویکرد به سرمایهگذار اجازه میدهد تا تصمیمات معاملاتی آگاهانه و بدون احساسات را اتخاذ کند. با استفاده از روش وایکوف، میتوان با سرمایهگذاری بر «پول هوشمند»، به جای گرفتار شدن در سمت اشتباه بازار، زوی یک سهام مناسب سرمایهگذاری کرد. کسب مهارت در تحلیل وایکوف نیاز به تمرین قابل توجهی دارد، اما ارزش تلاش را دارد.
اگر تجربه استفاده از روش وایکوف را در انجام معاملات خود میتوانید از طریق بلاگ کوین نیک مارکت با دوستانتان به اشتراک بگذارید. با دنبال کردن کوین نیک مارکت در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، تلگرام و توییتر ضمن شرکت در مسابقات آن میتوانید از برگزاری کمپینهای این مجموعه نیز مطلع شوید.