الگوهای قیمتی یکی از سادهترین اشکال تحلیل تکنیکال و معاملات روند هستند. همان طور که میدانید، الگوهای قیمتی راهنمای شما هستند و شکستهای مهم در نمودار قیمت نیز سیگنالهای معاملاتی شما هستند.
در تحلیل تکنیکال، تغییراتی که بین روندهای صعودی و نزولی اتفاق میافتند، اغلب با الگوهای قیمتی مشخص میشوند. طبق تعریف، الگوی نموداری یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند یا منحنیها مشخص میشود.
الگوهای قیمتی را میتوان در تایم فریمهای مختلف در تمام بازارها و از جمله بازار ارزهای دیجیتال استفاده کرد. الگوها در بازارهایی که پس از شکست یک روند خنثی وارد یک روند پرقدرت میشوند، بهترین عملکرد را دارند. اما در بازارهای پرنوسان، زمانی که قیمتها به روند خنثی قبلی برمیگردند، کارایی کمتری دارند.
الگوهای قیمتی به ما چه میگویند؟
ابزار اصلی برای شناسایی الگوهای قیمتی، خط روند است. الگوهای مختلف نموداری انواع مختلف بازارها را مشخص میکنند: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی.
- الگوهای صعودی میتوانند زمانی را نشان دهند که بازار در روند صعودی قرار دارد و معمولاً حاکی از شکست مقاومت و صعود به قیمتهای بالاتر هستند.
- الگوهای نزولی نشان میدهند که بازار در روند نزولی قرار دارد و به طور معمول شکست قیمت به زیر سطح حمایت را نشان میدهند.
- الگوهای خنثی نیز حاکی از بیتکلیفی و بیتصمیمی معاملهگران در بازار هستند. در نتیجه، مشخص نیست که بازار به کدام سمت حرکت میکند.
الگوها شکلهای متمایزی هستند که در اثر حرکات قیمت روی نمودار ایجاد شده و پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند. هدف از استفاده از الگوهای قیمتی شناسایی حرکات فعلی قیمت و معامله با استفاده از سیگنالهایی است که از آنها به دست میآید. الگوها آینده را پیشبینی نمیکنند، اما نشان میدهند در حال حاضر چه اتفاقی برای خریداران و فروشندگان میافتد.
انواع الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند: الگوهای ادامهدهنده، الگوهای بازگشتی و الگوهای دو طرفه یا خنثی.
- یک الگوی ادامهدهنده ادامه روند جاری را نشان میدهد.
- الگوی بازگشتی نشان میدهد که روند فعلی ممکن است در شرف تغییر جهت باشد.
- الگوهای خنثی به معاملهگر میفهماند که قیمت میتواند از هر دو جهت حرکت کند؛ یعنی بازار بسیار بیثبات است.
مهمترین نکتهای که هنگام استفاده از الگوهای قیمتی به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال باید به خاطر بسپارید، این است که این الگوها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیشبینی شده نیستند. آنها صرفاً نشانگر آن چیزی هستند که ممکن است برای قیمت یک دارایی در آینده اتفاق بیافتد.
الگوهای قیمتی ادامهدهنده
یک الگوی قیمتی که بیانگر قطع موقت روند موجود باشد، به عنوان الگوی ادامهدهنده شناخته میشود.
الگوی ادامهدهنده را میتوان به عنوان یک وقفه در طی روند موجود در نظر گرفت؛ یعنی زمانی که گاوها در روند صعودی نفسی تازه میکنند یا خرسها در روند نزولی برای لحظهای آرام میگیرند. در حالی که یک الگوی قیمت در حال شکلگیری است، هیچ راهی برای تشخیص ادامه یا بازگشت آن وجود ندارد. به این ترتیب، توجه دقیق به روندهای مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت ضروری است. تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه میکنند که فرض بر ادامه دهنده بودن الگو باشد تا زمانی که بازگشتی بودن آن تأیید شود.
به طور کلی، هرچه مدت زمان تشکیل الگوی قیمت بیشتر باشد و هرچه حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد، شکست قیمت، حرکت قابل توجهتری خواهد داشت.
اگر قیمت به روند خود ادامه دهد، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامهدهنده شناخته میشود. الگوهای ادامهدهنده شامل این موارد هستند:
- الگوی پرچم سه گوش یا آویز (Pennant) که با استفاده از دو خط روند همگرا تشکیل میشود.
- الگوی پرچم که با دو خط روند موازی ترسیم میشود.
- الگوی کنج (Wedge) که با دو خط روند همگرا ساخته شده، به نحوی که هر دو خط به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.
- الگوی مثلث که با ترسیم خطوط روند همگرا به تصویر کشیده میشود. (برخی الگوهای مثلث میتوانند به صورت بازگشتی یا خنثی هم عمل کنند.)
- الگوی مستطیل که در آن قیمت بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی قرار دارد. ( الگوی مستطیل میتواند به صورت بازگشتی هم عمل کند.)
- الگوی فنجان و دسته
- الگوی سه دره افزایشی و سه قله کاهشی
الگوی پرچم سه گوش (Pennant)
این الگو با دو خط روند ترسیم میشود که در نهایت به هم میرسند (همگرا). یکی از ویژگیهای اصلی الگوی پرچم سه گوش این است که خطوط روند در دو جهت حرکت میکنند که یک خط روند نزولی و دیگری صعودی خواهد بود. در شکل زیر دو نمونه از الگوی پرچم سه گوش (گاوی و خرسی) نشان داده شده است. غالباً، در هنگام تشکیل این الگو، حجم معاملات کاهش یافته و پس از شکست قیمت، حجم افزایش مییابد.


الگوی پرچم (Flag)
الگوی پرچم با استفاده از دو خط روند موازی (به شکل کانال) ساخته میشود که میتوانند به صورت صعودی، نزولی یا خنثی (افقی) شیب داشته باشند. به طور کلی، پرچمی که دارای شیب رو به بالا باشد به صورت توقف در بازار با روند نزولی ظاهر میشود. یک پرچم با شیب نزولی، شکست قیمت در طی یک روند صعودی را نشان میدهد. به طور معمول، شکلگیری پرچم با یک دوره کاهش حجم همراه است که با شکست قیمت و شکلگیری پرچم، بهبود مییابد. دو الگوی پرچم گاوی و خرسی در شکل زیر نماش داده شدهاند.


الگوی کنج (Wedge)
یکی دیگر از نمودارهای مهم تکنیکال در الگوهای قیمتی، الگوی کنج است. الگوهای کنج از این جهت که با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم میشوند، شبیه الگوهای پرچم سه گوش هستند. با این حال، مشخصه الگوی کنج این است که شیب هر دو خط روند در یک جهت حرکت میکنند (به سمت بالا یا پایین). الگوی کنج زمانی تشکیل میشود که حرکات قیمت بین دو خط روند شیبدار قرار داشته باشد. دو نوع الگوی کنج وجود دارد: کنج صعودی و کنج نزولی.
کنج صعودی با دو خط حمایت و مقاومت مایل به سمت بالا نشان داده شده میشود. در این حالت شیب خط حمایت تندتر از خط مقاومت است.

الگوی کنج نزولی بین دو سطح شیبدار رو به پایین رخ میدهد. در کنج نزولی، هر دو خط در حال سقوط هستند، اما شیب یکی از آنها تندتر از دیگری است، بنابراین موازی نیستند. در این حالت شیب خط مقاومت نسبت به حمایت تندتر است.

مانند الگوهای پرچم و پرچم سه گوش، به طور معمول حجم در طول شکلگیری الگوی کنج کاهش یافته و تنها در صورت شکسته شدن قیمت از بالا یا پایین الگوی کنج، افزایش مییابد.
توجه: الگوی کنج نشاندهنده توقف در روند فعلی است. این الگو میتواند به عنوان یک الگوی ادامهدهنده یا یک الگوی بازگشتی عمل کند. قاعده کلی این است که الگوی کنج صعودی نشاندهنده یک بازار نزولی و کنج نزولی نشاندهنده یک بازار صعودی است. از این رو بسته به روند قبلی، این الگوها میتوانند ادامهدهنده یا بازگشتی باشند.
الگوی مثلث (Triangle)
الگوهای مثلث از محبوبترین الگوهای قیمتی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند، زیرا در مقایسه با الگوهای دیگر بیشتر رخ میدهند. در تحلیل تکنیکال، مثلثها در گروه الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. سه نوع متداول الگوهای مثلث عبارتند از مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن. نوع نادر هم دیگر مثلث انبساطی یا پهنشونده است. این الگوها میتوانند از چند هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.
مثلثها شبیه الگوهای کنج و پرچم هستند و میتوانند یک الگوی ادامهدهنده باشند، یا در صورت اعتبار یک الگوی بازگشتی قدرتمند یا حتی خنثی باشند.
مثلث صعودی (Ascending triangle)
مثلث صعودی یک الگوی ادامهدهنده است که نشانگر ادامه روند صعودی است. الگوی مثلث صعودی با یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مشخص شده و احتمال شکست قیمت از بالای مثلث را نشان میدهد.
مثلثهای صعودی غالباً دارای دو سقف یکسان هستند که میتوان با اتصال آنها یک خط افقی را ترسیم کرد. خط روند صعودی نشاندهنده صعود کلی روند است، در حالی که خط افقی سطح مقاومت آن دارایی خاص را نشان میدهد.

مثلث نزولی (Descending triangle)
در مقابل حالت صعودی، الگوی مثلث نزولی نشاندهنده ادامه روند نزولی است. الگوی مثلث نزولی دارای یک خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است که نشان میدهد ممکن است شکست قیمت از پایین مثلث رخ دهد. به طور معمول، یک معاملهگر در تلاش برای سودآوری از بازار در حال سقوط، با مشاهده یک مثلث نزولی وارد پوزیشن شورت (short) میشود.
به طور کلی، قیمت پس از تشکیل مثلث نزولی، حمایت را میشکند، زیرا نشاندهنده بازاری است که در تسلط فروشندگان است. مثلثهای نزولی را میتوان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت شیبدار به سمت پایین تشخیص داد. سرانجام، این روند حمایت را خواهد شکست و روند نزولی ادامه خواهد یافت.

مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
الگوی مثلث متقارن زمانی تشکیل میشود که دو خط روند به سمت یکدیگر همگرا شوند و فقط نشان دهنده احتمال وقوع شکست هستند و جهت شکست در آنها مشخص نیست. الگوی مثلث متقارن بسته به بازار میتواند صعودی یا نزولی باشد. اما به طور معمول یک الگوی ادامهدهنده است، به این معنی که بازار پس از شکلگیری الگو معمولاً در همان جهت ادامه خواهد یافت.

با این حال، اگر روند مشخصی قبل از شکلگیری الگوی مثلث وجود نداشته باشد، بازار میتواند در هر دو جهت شکسته شود. این امر مثلثهای متقارن را به یک الگوی خنثی تبدیل میکند؛ به این معنی که میتوانند به بهترین وجه در بازارهای پرنوسان استفاده شوند که در آنها مشخص نیست قیمت دارایی به کدام سمت حرکت میکند. نمونهای از یک مثلث متقارن دو طرفه را میتوانید در قسمت بالا مشاهده کنید.
تفاوت بین الگوی قیمتی مثلث متقارن و پرچم سه گوش
در نگاه اول دو الگوی مثلث متقارن و پرچم سه گوش مشابه به نظر میرسند. در هر دو الگو دو خط روند همگرا وجود دارد که شکل مثلث را تشکیل میدهد. با این حال، پرچم سه گوش دارای یک میله پرچم در ابتدای الگو است که در الگوی مثلث متقارن وجود ندارد. میله پرچم یکی از مشخصههای مهم پرچم سه گوش است و هنگامی ایجاد میشود که قیمت ناگهان در جهت روند فعلی افزایش یافته و به طور چشمگیری تغییر کند و یک خط تقریباً عمودی را تشکیل میدهد. این حرکت تند با حجم سنگین معاملات همراه است و آغاز یک حرکت تهاجمی در روند فعلی است. سپس، قیمت متوقف شده و بدنه پرچم تشکیل میشود.

دومین تفاوت بین مثلث متقارن و پرچم سه گوش مدت زمان شکلگیری آنهاست. پرچم سه گوش یک الگوی کوتاه مدت در نظر گرفته میشود که در طی چند روز یا احتمالاً چند هفته شکل میگیرد. در حالت ایدهآل، یک الگوی پرچم سه گوش بین یک تا چهار هفته طول میکشد. اما الگوی مثلث میتواند خیلی بیشتر طول بکشد و گاهی اوقات در طی ماهها یا سالها شکل میگیرد. در حقیقت، اگر الگویی به هفته ۱۲ یا ۱۳ کشیده شود، معمولاً آن را یک الگوی مثلث در نظر میگیرند.
همچنین، شکست پس از الگوی پرچم باید در نقطه یا نزدیک نقطه همگرایی خطوط روند اتفاق بیفتد که نوک (apex) الگو نامیده میشود. با این وجود، در مورد الگوی مثلث متقارن، بهتر است که قیمت از یک دوم تا سه چهارم مثلث از بالا یا پایین خط روند بشکند. این بدان معناست که الگوی مثلث متقارن معمولاً هرگز به نوک آن نمیرسد و به جای یک مثلث، یک مخروط با سر صاف تشکیل میدهد. همچنین، در الگوی مثلث شکست خیلی زود یا خیلی دیر ممکن است نشاندهنده یک الگوی ضعیفتر و با داوم کمتر باشد.
توجه: در ترسیم الگوهای مثلث و پرچم سه گوش باید قاعده یک در میان رعایت شود. یعنی سقفها و کفها با یک خط زیگزاگ و به صورت یک در میان به هم متصل شوند. در این صورت، مثلث تشکیل شده صحیح خواهد بود.
مثلث انبساطی (Broadening triangle)
مثلث پهنشونده یا انبساطی (expanding) یگ الگوی نموداری است که مشخصه آن افزایش نوسانات قیمت است و به صورت دو خط روند واگرا، یکی در حال افزایش و دیگری در حال کاهش ترسیم میشود. این الگو معمولاً پس از افزایش یا سقوط قابل توجه قیمت رخ میدهد. مثلث پهنشونده توسط تشکیل یک سری سقفهای بالاتر و کفهای پایینتر مشخص میشود. نمودار زیر نمونهای از شکلگیری الگوی مثلث پهنشونده را نشان میدهد.

این الگو هنگامي شکل میگیرد كه در ميان سرمايهگذاران بر سر قيمت يك دارایی در مدت زمان كوتاهي اختلاف نظر وجود داشته باشد. خریداران به طور فزایندهای تمایل به خرید با قیمتهای بالاتر را پیدا میکنند، در حالی که فروشندگان انگیزه بیشتری برای کسب سود دارند. در نتیجه یک سری قلههای بالاتر و کفهای پایینتر ایجاد میشوند. با اتصالها این امواج، خطوط روند الگوی گستردهای را شکل میدهند که شبیه یک بلندگوی دستی یا مثلث متقارن معکوس است.
این الگو در شرایط عادی بازار در طولانی مدت نسبتاً نادر است، زیرا بیشتر بازارها با گذشت زمان به یک جهت یا جهت دیگری گرایش پیدا میکنند. موضوعاتی مانند مناقشات ژئوپلیتیکی یا تغییر جهت در سیاست بانک مرکزی یا به ویژه ترکیبی از این دو، به احتمال زیاد با تشکیل چنین الگویی همراه هستند.
مثلث پهنشونده میتواند یک الگوی بازگشتی یا یک الگوی ادامهدهنده باشد و حداقل از پنج موج (گاهی هفت و به ندرت ۹) تشکیل شده که هر کدام بزرگتر از موج قبلی هستند. تصمیمگیری در مورد این الگو به علت نادر بودن آن دشوار است. البته، متداول است که مثلث انبساطی به عنوان الگوی ادامهدهنده استفاده میشود، بنابراین اگر این الگو در یک روند صعودی ظاهر شود، از آن برای پوزیشن لانگ (long) استفاده میشود. و اگر مثلث در روند نزولی ظاهر شود، از آن برای پوزیشن شورت (short) استفاده خواهد شد.
الگوی مستطیل (Rectangle)
مستطیل یک الگوی کلاسیک تحلیل تکنیکال است که توسط خطوط افقی توصیف میشود که حمایت و مقاومت قابل توجهی را نشان میدهد.
الگوی مستطیل وقتی تشکیل میشود که قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت افقی در حرکت باشد. این الگو نشان میدهد هیچ روندی وجود ندارد (خنثی)، زیرا قیمت بین حمایت و مقاومت بالا و پایین میرود. الگوی مستطیل در صورت شکست به پایان میرسد و قیمت از مستطیل خارج میشود.
الگوی مستطیل میتواند در طی یک دوره طولانی مدت اتفاق بیفتد یا به سرعت در میان یک سری نسبتاً گسترده از نوسانات محدود شکل بگیرد. گاهی نیز میتواند به شکل مربع نزدیک شود.

در هر صورت، این الگویی است که بلاتکلیفی معاملهگران را نشان میدهد، الگویی که در آن گاوها و خرسها تقریباً به یک اندازه قدرت دارند.
مستطیل یک الگوی ادامهدهنده است که به عنوان یک محدوده معاملاتی در هنگام توقف در روند شکل میگیرد. این الگو به راحتی توسط دو قله مشابه و دو کف مشابه قابل شناسایی است که با اتصال آنها دو خط موازی ایجاد میشود که بالا و پایین مستطیل را تشکیل میدهند. مستطیلها گاهی اوقات با عنوان محدوده معاملاتی، مناطق تثبیت قیمت یا مناطق ازدحام نیز شناخته میشوند.

الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle)
فنجان و دسته یک الگوی ادامهدهنده صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده، اما با تأیید تشکیل این الگو ادامه خواهد یافت. این الگو برای نشان دادن یک دوره احساسات نزولی در بازار قبل از ادامه حرکت صعودی استفاده میشود.
قسمت فنجان در این الگو بهتر است به شکل «U» باشد که شبیه گردی یک کاسه است تا شکل «V» با ارتفاعهای مساوی در دو طرف.
قسمت «دسته» در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوتاه مدت (اصلاح موقت) است که شبیه یک الگوی پرچم (کانال) یا پرچم سه گوش است. با تکمیل دسته، قیمت احتمالاً به سمت بالا شکسته شده و روند خود را به سمت بالا از سر میگیرد.
الگوی فنجان و دسته معکوس نیز برای ادامه روند نزولی مورد استفاده قرار میگیرد. الگوهای فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شدهاند.


الگوی سه دره افزایشی (Three rising valleys)
الگوی سه دره افزایشی معمولاً بعد از یک روند صعودی ایجاد میشود، اما میتواند پس از یک روند نزولی نیز ظاهر شود. در این الگو سه دره یا کف وجود دارد، کف دوم بالاتر از کف اول و کف سوم بالاتر از کف دوم است. عرض کفها باید کاملاً مشابه باشد.
این الگوی نموداری در بازارهای گاوی قوی عملکرد خوبی دارد. این الگو میتواند در بازههای زمانی مختلف ظاهر شود و معمولاً یک الگوی ادامهدهنده صعودی است.
هر یک از سه دره باید از نظر عمق، اندازه و مدت زمان بسیار به هم نزدیک باشند. در یافتن این الگو به دنبال قلهها و درههای نامنظم نباشید.

الگوی سه قله کاهشی (Three falling peaks)
سه قله کاهشی یک الگوی نزولی است که توسط سه موج با اندازه مشابه تعریف شده که در آن هر قله پایینتر از قله قبلی است. این الگوها معمولاً ادامهدهنده هستند.

الگوهای قیمتی بازگشتی
الگوهای قیمتی که تغییر در روند موجود را نشان میدهند به عنوان الگوی بازگشتی شناخته میشوند. این الگوها بیانگر دورههایی هستند که گاوها یا خرسها خسته شدهاند. با ایجاد انرژی جدید از سوی طرف دیگر (گاوها یا خرسها) روند متوقف شده و سپس در جهت جدیدی حرکت خواهد کرد.
به عنوان مثال، یک روند صعودی که با اشتیاق گاوها حمایت میشود، ممکن است متوقف شود که میتواند نشاندهنده فشار از هر دو سمت گاوها و خرسها باشد و در نهایت راه را برای خرسها باز میکند. این امر منجر به تغییر روند صعودی به نزولی میشود.
الگوهای بازگشتی که در سقف بازار تشکیل میشوند به عنوان الگوهای توزیعی شناخته میشوند؛ جایی که دارایی مربوطه با اشتیاق بیشتری فروخته میشود. برعکس، الگوهای بازگشتی که در کف بازار تشکیل میشوند به عنوان الگوهای انباشت شناخته میشوند؛ جایی که دارایی مورد معامله با اشتیاق بیشتری خریداری میشود. همانند الگوهای ادامهدهنده، هرچه مدت زمان شکلگیری الگو بیشتر باشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد، حرکت پیشبینی شده پس از شکسته شدن قیمت، بزرگتر خواهد بود.
زمانی که قیمت پس از توقف برمیگردد، الگوی قیمت به عنوان الگوی بازگشتی شناخته میشود. نمونههایی از الگوهای بازگشتی متداول عبارتند از:
- الگوی سروشانه، نشانگر دو موج قیمتی کوچکتر است که دو سمت یک موج بزرگتر را احاطه کردهاند.
- الگوی سقف دوقلو که نشاندهنده یک موج افزایشی کوتاه مدت است و به دنبال آن یک تلاش ناموفق برای شکستن همان سطح مقاومت انجام شده است.
- الگوی کف دوقلو که یک موج کاهشی کوتاه مدت را نشان میدهد و به دنبال آن یک تلاش ناموفق دیگر برای شکستن همان سطح حمایت وجود دارد.
- الگوی کنج که بسته به روند قبلی میتواند بازگشتی یا ادامهدهنده باشد.
- الگوی کف گرد یا نعلبکی
- الگوی V یا اسپایک
- الگوی bump and run
- الگوی الماس
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوهای سر و شانه میتوانند در سقف یا کف بازار و به صورت مجموعهای از سه موج ظاهر شوند. سر و شانه یک الگوی نموداری است که در آن یک قله بزرگ دارای دو قله کمی کوچکتر در دو طرف آن است. در الگوی سر و شانه معکوس نیز یک کف بزرگ دارای دو کف کوچکتر در دو طرف خودش است.
یک روند صعودی که با الگوی سر و شانه قطع میشود، ممکن است یک روند بازگشتی را تجربه کند و در نتیجه به روند نزولی تبدیل شود. در مقابل، یک روند نزولی با تشکیل یک الگوی سر و شانه معکوس احتمالاً به یک روند صعودی تبدیل خواهد شد.
همانطور که در شکل زیر نشان داده شده، خطوط روند افقی یا کمی شیبدار را میتوان با اتصال سقفها و کفهایی که در الگوی سر و شانه ظاهر میشوند ترسیم کرد.

در الگوی سروشانه، معمولاً قله اول و سوم کوچکتر از قله دوم هستند، اما همه آنها روی یک سطح حمایت قرار میگیرند که به آن «خط گردن» گفته میشود. همان طور که گفته شد، خط گردن میتواند به صورت افقی یا کمی شیبدار باشد. هنگامی که قله سوم به سطح حمایت برگردد، احتمال دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود. در الگوی سروشانه معکوس نیز خط گردن همان خط مقاومت است.

هنگام شکلگیری الگوی سروشانه، حجم معمولاً کاهش یافته و پس از شکسته شدن خط روند به جای اول خود بازمیگردد.
الگوی سر و شانه ادامهدهنده
الگوی سر و شانه میتواند به جای یک الگوی بازگشتی، ادامهدهنده نیز باشد، اگرچه در این نقش کمتر دیده میشود. خوشبختانه، به احتمال زیاد این موضوع شما را سردرگم نخواهد کرد، زیرا معمولاً الگوی سر و شانه بازگشتی در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود و سر و شانه معکوس در انتهای یک روند نزولی دیده میشود.
در مورد الگوهای سر و شانه ادامهدهنده دقیقاً برعکس است. پس اگر الگوی سر و شانه در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود، یک الگوی ادامهدهنده خواهد بود. و اگر الگوی سر و شانه معکوس در انتهای یک روند صعودی ظاهر شود نیز آن را ادامهدهنده در نظر میگیریم.


الگوی سقف دوقلو (Double Top)
الگوهای سقف دوقلو و کف دوقلو نشانگر مناطقی هستند که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح حمایت یا مقاومت انجام داده است. در الگوی سقف دوقلو که اغلب شبیه حرف M است، فشار اولیه تا سطح مقاومت با تلاش دوم نیز شکست خورده و در نتیجه روند معکوس میشود.
سقف دوقلو یک الگوی بازگشتی نزولی است، زیرا نشاندهنده پایان روند صعودی و تغییر جهت به سمت روند نزولی است.

الگوی کف دوقلو (Double Bottom)
از طرف دیگر، الگوی کف دوقلو که شبیه حرف W است، هنگامی اتفاق میافتد که قیمت دو تلاش ناموفق برای شکست سطح حمایتی را پشت سر بگذارد. همانطور که در شکل زیر نشان داده شده، این امر اغلب منجر به تغییر روند میشود.
کف دوقلو یک الگوی بازگشتی صعودی است، زیرا نشاندهنده پایان روند نزولی و تغییر جهت به سمت روند صعودی است.

الگوهای سقف سه قلو و کف سه قلو (triple Top/Bottom)
الگوهای سقف و کف سه قلو نیز الگوهای بازگشتی هستند که به اندازه الگوهای سر و شانه، کف دوقلو یا سقف دوقلو متداول نیستند. اما، آنها هم به روشی مشابه عمل میکنند و میتوانند یک سیگنال معاملاتی قدرتمند برای تغییر روند باشند. این الگوها زمانی شکل میگیرند که قیمت سطح حمایت یا مقاومت را سه مرتبه آزمایش کرده و قادر به شکست آن نبوده است.


الگوی کف گرد یا نعلبکی (Rounding bottom)
الگوی کف گرد یک مورد نادر از الگوهای بازگشتی است که توسط یک سری حرکات قیمتی مشخص میشود که شکل گرافیکی «U» را تشکیل میدهند. این الگو در انتهای روندهای نزولی گسترده یافت میشود و نشان دهنده بازگشت قیمت در بلند مدت است. تایم فریم این الگو ممکن است از چند هفته تا چند ماه یا بیشتر متغیر باشد و از نظر بسیاری از معاملهگران یک اتفاق نادر است.

این الگو شبیه الگوی فنجان و دسته است، اما قسمت دسته در آن تشکیل نمیشود. شیب نزولی اولیه نشانگر عرضه بیش از حد است که قیمت را وادار به نزول میکند. انتقال به روند صعودی زمانی اتفاق میافتد که خریداران با قیمت پایین وارد بازار میشوند و این امر باعث افزایش تقاضا میشود. پس از تکمیل کف گرد، قیمت شکسته شده و به روند صعودی جدید خود ادامه خواهد داد. الگوی کف گرد نشانگر احساسات مثبت در بازار است که به تدریج از نزولی به صعودی تغییر میکند.
این الگو با توجه به شکل ظاهری، به عنوان نعلبکی نیز شناخته میشود. تشکیل این الگو ممکن است ماهها یا سالها طول بکشد. بنابراین، پیشبینی زمان تکمیل این الگو دشوار است.

نکته مهم در این الگو این است که اگر این الگو به دو نیمه تقسیم شود، تعداد کندلها در دو سمت الگو باید مساوی یا بسیار نزدیک به هم باشند. به عبارتی این الگو نسبتاً متقارن است.
الگوی V یا اسپایک (Spike)
الگوی V نام خود را از حرف V گرفته که هنگام تغییر حرکت قیمت از حالت فروش تهاجمی به حالت خرید تهاجمی ظاهر میشود.
این الگوی نموداری یک الگوی بازگشتی قدرتمند است و در همه بازارها و بازههای زمانی ظاهر میشود، اما به دلیل ماهیت خرید تهاجمی که در صورت تغییر جهت بازار اتفاق میافتد، شناسایی به موقع این الگو دشوار است.

الگوی Bump and Run
الگوی بازگشتی bump and run (BARR) هم ساده و هم مؤثر است. این الگو نشاندهنده تغییر روند موجود است که میتواند در هر دو بازه زمانی کوتاه یا بلند مدت اتفاق بیفتد.
الگوی BARR با ترسیم یک خط روند شکل میگیرد که با کفها برخورد دارد (در روند صعودی)، در حالی که الگوی BARR معکوس (در روند نزولی)، با سقفها برخورد دارد.

این الگو به ۴ فاز تقسیم میشود:
فاز اول: Lead-In
در جایی که قیمت در حال افزایش یا کاهش است، شیب تدریجی شکل میگیرد و یک خط روند را تشکیل میدهد. قیمت در این مرحله با سرعت متوسط و به صورت نرمال افزایش یا کاهش مییابد. در این مرحله خط روند شیبدار است و شکست خط روند رخ نمیدهد.
فاز دوم: Bump
با افزایش/کاهش شیب در جهت روند فعلی، میتوان bump را در این الگو شناسایی کرد. در این مرحله، قیمت به تدریج از خط lead in بیشتر و بیشتر فاصله میگیرد.
در طی این مرحله، قیمت در مقایسه با مرحله اول به سرعت افزایش/کاهش مییابد. خط روند در مرحله bump در مقایسه با خط lead in تقریباً ۵۰٪ شیب بیشتری دارد.
فاز سوم: Rollover
در این مرحله، قیمت به خط روند برمیگردد. نشانه تأیید این مرحله شکست خط روند lead in است.
فاز چهارم: Run
run وقتی شروع میشود که این الگو حمایت خط روند اصلی lead in را بشکند. هنگامی که شکست رخ میدهد، مرحله run اجرا شده، روند معکوس میشود و صعود/نزول قیمت ادامه مییابد.
این الگو به ندرت اتفاق میافتد اما میتواند از اعتبار خوبی برخوردار باشد. لذا در صورت شناسایی این الگو میتوان به نتیجه آن امیدوار بود.
الگوی الماس (Diamond)
از الگوی الماس برای تشخیص بازگشت روند استفاده میشود. این الگو اگر به درستی شناسایی شود، یکی از سودآورترین الگوها برای استفاده از بازگشتها در استراتژی معاملات است. بسیاری از معاملهگران با ساختار و کاربرد معاملاتی آن آشنایی ندارند.
شکلگیری نمودار الماس یک الگوی نمودار نادر است که به نظر میرسد شبیه به الگوی سر و شانه با یک خط گردن V شکل است. الگوهای قیمتی الماس معمولاً در اوج بازار اتفاق میافتند.

از الگوی الماس صعودی برای تشخیص برگشت به دنبال روند نزولی استفاده میشود. در مقابل، تشکیل الماس نزولی یک الگوی تحلیل تکنیکال است که میتواند برای تشخیص یک وارونگی پس از یک روند صعودی مورد استفاده قرار گیرد.

آشنایی با دو الگوی قیمتی دیگر
الگوی حرکت موزون (Measured move)
الگوی حرکت موزون که برای برخی از معاملهگران به عنوان الگوی ABCD (AB=CD) شناخته میشود، روند قبلی را معکوس کرده و به عنوان یک الگوی ادامهدهنده عمل میکند. در واقع این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی شروع شده و به عنوان یک الگوی ادامهدهنده از سر گرفته میشود.

الگوی حرکت موزون دارای سه بخش است: بخش اول (AB) روند قبلی را معکوس میکند (گام اول). بخش دوم (BC)، به عنوان اصلاح یا تثبیت قیمت برای بخش دوم عمل میکند. و بخش سوم (گام دوم) یا همان CD همانند بخش اول است. قاعده اصلی در این الگو این است که قیمت پس از اصلاح، باید روند قبلی را با همان شیب از سر بگیرد و رشد قیمت در گام دوم نیز تقریباً به همان اندازه گام اول باشد.

بنابراین، در الگوی حرکت موزون که به آن نوسان موزون نیز گفته میشود، حرکات قیمت بازار به دو حرکت موازی و مساوی تقسیم میشوند. صعود این الگو تا زمان مرحله اصلاح و تثبیت قابل شناسایی نیست. این الگو به دو صورت صعودی (Measured move up) و نزولی (Measured move down) وجود دارد.
الگوی گوش ماهی صعودی (Ascending scallop)
گوش ماهی یا اسکالوپ صعودی یک الگوی صعودی است و شبیه «فنجان» در الگوی فنجان دستهدار است. با این حال، در یک الگوی گوش ماهی ایدهآل، این قسمت از الگو گستردهتر و گردتر خواهد بود.
این الگو شامل سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر در سمت چپ گوش ماهی است و سپس سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر در سمت راست آن قرار دارد. این امر باعث ایجاد یک شکل گوش ماهی خمیده میشود.

الگوی گوش ماهی صعودی در طی یک رالی صعودی مشاهده میشود. این الگو یک منحنی مانند حرف J است که کمی به سمت راست متمایل است. در ابتدای الگو افت قیمت وجود دارد. سپس، این افت کمتر شده و برعکس میشود و یک منحنی گسترده را تشکیل میدهد. پس از بازگشت قیمت، قیمت همچنان افزایش مییابد و کل الگو به صورت یک حرف J که کمی کج شده ظاهر میشود. این الگو میتواند ادامهدهنده یا بازگشتی باشد. شکست قیمت برای تأیید این الگو لازم است.
در مقابل، الگوی گوش ماهی نزولی (descending scallop) در طی یک رالی نزولی ظاهر میشود. شکل آن مانند حرف J معکوس است. در ابتدای این الگو افزایش قیمت وجود دارد، به اوج میرسد و شروع به کاهش میکند.
شکست قیمت میتواند در هر دو جهت رخ دهد. در صورت بسته شدن قیمت زیر کف منحنی (خط حمایت)، این الگو تأیید میشود.

گپها (Gaps)
گپ یا شکاف قیمتی زمانی رخ میدهد که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت باشد. به عنوان مثال، ممکن است قیمت یک ارز دیجیتال در ۵.۰۰ دلار بسته شده و سپس با قیمت ۷.۰۰ دلار بازگشایی شود.
سه نوع عمده برای گپ وجود دارد:
- گپ شکست (Breakaway gap)
- گپ فرار (runaway gap)
- گپ خستگی (exhaustion gap)
گپهای شکست در آغاز روند، گپهای فرار در اواسط روند و گپهای خستگی تقریباً در انتهای روند شکل میگیرند.



جمعبندی
الگوهای قیمتی اغلب هنگامی ظاهر میشوند که قیمت دچار وقفه شده و استراحت کوتاهی داشته باشد. تشکیل این الگوها نشاندهنده مناطق تثبیت قیمت است که میتواند منجر به ادامه یا بازگشت روند موجود شود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. از این رو بهتر است با خطوط روند آشنایی کامل داشته باشید.
حجم معاملات در این الگوها نقش دارد، که اغلب در طول شکلگیری الگو کاهش یافته و با شکست الگو افزایش مییابد. تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوهای قیمتی برای پیش بینی رفتار آینده در بازار، از جمله ادامه روند یا بازگشت آن هستند.
توجه به این نکته مهم است که هیچ الگوی نموداری بهترین نیست، زیرا همه آنها برای برجسته کردن روندهای مختلف در طیف گستردهای از بازارها استفاده میشوند.
برخی الگوها بیشتر مناسب بازارهای پرنوسان هستند، در حالی که برخی دیگر اینطور نیستند. برخی از الگوها به بهترین وجه در بازار صعودی به کار میروند و برخی دیگر بهتر است در بازار نزولی استفاده شوند.
همانطور که گفته شد، مهم است که «بهترین» الگوی نمودار را برای بازار خاص خود بشناسید، زیرا استفاده از یک الگوی اشتباه یا عدم اطلاع از اینکه کدام یک از آنها را استفاده کنید، باعث میشود فرصت سودآوری را از دست بدهید.
تمام الگوهای توضیح داده شده در این مقاله شاخصهای تکنیکال مفیدی هستند که میتوانند به شما کمک کنند تا دریابید که چگونه یا چرا قیمت یک ارز دیجیتال به یک روش خاص حرکت کرده و به چه روشی ممکن است در آینده حرکت کند. دلیل این امر آن است که الگوهای قیمتی قادر به برجسته کردن مناطق حمایت و مقاومت هستند که میتوانند به یک معاملهگر کمک کنند تا برای باز کردن یا بستن معاملات خود تصمیم بگیرد.
در فصل هفتم به معرفی و شناخت الگوهای شمعی پرداختهایم. برای مطالعه آن میتوانید بر روی لینک زیر کلیک کنید.
شما برای انجام معاملات خود معمولاً به دنبال کدام الگوهای قیمتی هستید و کدام یک از آنها را معتبر میدانید؟ آیا الگوی جدیدی را میشناسید که در این مقاله به آن اشاره نشده باشد؟ شما میتوانید نقطه نظرات خود را از طریق وبسایت کوین نیک مارکت با ما در میان بگذارید. همچنین، میتوانید کوین نیک مارکت را در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، تلگرام و توییتر دنبال کنید و با تحلیل ارزهای دیجیتال با ما همراه باشید.