تحلیل تکنیکال تجزیه و تحلیل حرکت قیمت در بازار است. در واقع، یک ابزار در یک بازه زمانی است که میتواند از کوتاه مدت تا بلند مدت متغیر باشد تا مسیر حرکت سرمایهگذاران را نشان دهد. احساسات و رفتار سرمایهگذاران قیمتها را مشخص میکنند که در نقطه تلاقی عرضه و تقاضا در هر زمان تعیین میشوند.این نوع تحلیل هم مزایا و هم معایبی دارد. بنابراین، محدودیت های تحلیل تکنیکال را هم باید در نظر گرفت.
برای انجام تحلیل تکنیکال، نیازی به اطلاعات عمیق از بازار نیست، بلکه به دادههای قیمتی آن بازار نیاز است. چرا که تحرکات قیمت گویای رفتار سرمایهگذاران بوده و میتواند بهترین زمان خرید یا فروش را نشان دهد. مهمترین شاخصهایی که تحلیلگران هنگام انجام تحلیل تکنیکال بر آنها تمرکز میکنند، عبارتند از:
- روند قیمت
- اسیلاتورها
- میانگین متحرک
- الگوهای نموداری
- شاخصهای حرکت و حجم
- سطوح حمایت و مقاومت
روانشناسی در قلب سرمایهگذاری

جذابیت تحلیل تکنیکال این است که چگونه کاربران میتوانند نمودارها را برای درک بهتر روانشناسی جمعی تفسیر کنند. روندهای صعودی و نزولی، فازهای مومنتوم هستند که توسط احساسات عموم سرمایهگذاران نسبت به یک ارز دیجیتال ایجاد میشوند. به عبارت دیگر، افزایش شدید قیمت یک رمز ارز اغلب بازتابی از احساس خوشبینی و هیجان در بازار است. نقطه مقابل آن هم درست است. قیمت با روند نزولی نشاندهنده تصور بدبینانه است و فروشندگان را تحت فشار قرار میدهد. تا زمانی که تغییری در نگرش ایجاد نشود، این روند نباید معکوس شود.
همین اصل کم و بیش در پرداختن به مفهوم مناطق حمایت و مقاومت نیز صادق است. در واقع، حمایت و مقاومت، تأثیر «حافظه» بازار و درک جمعی هستند. با تحلیل تکنیکال، میتوان سطوح روانی قیمت را که بسیاری از سرمایهگذاران در آن تصمیم به خرید یا فروش دارند تعیین کرد. به عنوان مثال، تریدرها تا حدی بر بالاترین قیمت (ATH) تأکید دارند، زیرا قیمت به راحتی بالاتر از آن نمیرود. با پیروی از این منطق، استنباط سرمایهگذاران تا حد زیادی تحت تأثیر دادههای گذشته قیمت قرار دارد.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل فاندامنتال

شما در تحلیل نمودار، بیشتر به روانشناسی بازار اهمیت میدهید تا به ارزش یک شرکت سهامی عام. در واقع، این یکی از مزایای تحلیل تکنیکال است. شما برای خواندن صحیح نمودار، نیازی به داشتن دانش خاصی در زمینه اقتصاد، امور مالی یا حسابداری ندارید. در واقع، این نوع تحلیل، دادههای فاندامنتال را نادیده میگیرد و توجه شما را بر نوسانات قیمت و همچنین حجم معاملات متمرکز میکند. درک و استفاده از تحلیل تکنیکال هیچ ارتباطی با توانایی شما در ارزیابی سلامت مالی یک شرکت ندارد.
یکی دیگر از مزایای تفسیر نمودارها این است که این عمل به شما امکان میدهد تا سیگنالهای خرید و فروش را شناسایی کنید تا زمانبندی پوزیشن خود را بهبود بخشید. تحلیل تکنیکال میتواند نسبت به تحلیل فاندامنتال در تعیین بهترین زمان خرید یا فروش مؤثرتر باشد. به عنوان مثال، تحلیل فاندامنتال با استفاده از نسبتهای مختلف مالی، میتواند به شما کمک کند تعیین کنید که آیا قیمت یک ارز دیجیتال در بازار کمتر از ارزش واقعی آن است یا بیشتر از آن. از سوی دیگر، مطالعه این دادهها به شما این امکان را نمیدهد که پیشبینی کنید قیمت این رمز ارز در کوتاه مدت به کجا میرسد.
مزایای تحلیل تکنیکال
محدودیت های تحلیل تکنیکال در کنار مزایای آن باعث میشود نتوان به راحتی از کنار آن گذشت. این مزایا عبارتند از:
سادگی
نمودار روند قیمت رابطه بین متغیرهای مختلف و نتایج تعامل آنها را به وضوح نشان میدهد. به راحتی میتوان روند تغییر قیمت را با نگاه به شرایط درک کرد. ترسیم، نمایش و مطالعه نمودارها توسط کامپیوتر بسیار راحت است. انواع نمودارها را میتوان به صورت نرمافزاری برنامهریزی کرد. تا زمانی که دادهها مطابق برنامه وارد شوند، نمودارها بلافاصله قابل مشاهده هستند.
عینی بودن
اگرچه دادههای تحلیل فاندامنتال عینی هستند، پیشبینیکنندگان اغلب هنگام تجزیه و تحلیل روند قیمت، احساسات شخصی دارند. به عنوان مثال، هنگامی که آنها در پوزیشن لانگ هستند، برخی از عوامل مطلوب را در نظر گرفته و حتی برخی عوامل نامطلوب را هم به عنوان عوامل مطلوب در نظر میگیرند. تحلیل تکنیکال متفاوت است، مهم نیست که نمودار سیگنال خرید میدهد یا سیگنال فروش، عینی است و به اراده تریدرها بستگی ندارد.
وضوح و شفافیت
در نمودارها، برخی از الگوهای نموداری مانند کف دوقلو و سرو شانه وجود دارند. ظاهر آنها نشان میدهند که روند مبادلات ممکن است معکوس شود. این امر یعنی تریدرها باید برای معامله آماده شوند. به طور مشابه، شکست برخی از حمایتهای اصلی یا سطوح میانگین متحرک اغلب به معنای آمدن فرصتها یا خطرات بزرگ است. اینها وضوح تحلیل تکنیکال هستند، اما وضوح معادل دقت نیست. عدم دقت ۱۰۰ درصد یکی از محدودیت های تحلیل تکنیکال است. در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.
انعطافپذیری
تحلیل تکنیکال را میتوان در مورد هر کالای معاملاتی و هر مقیاس زمانی، اعم از ارزهای دیجیتال یا معاملات فارکس، تجزیه و تحلیل روند صدها سال یا چند ساعت، به کار برد. اصل اساسی تحلیل تکنیکال یکسان است. کافی است نمودار روند قیمت را در اختیار داشته باشید. در نتیجه، میتوانید اطلاعات مربوط به قیمت را بدست آورده و پیشبینی کنید.
تحلیل تکنیکال گوی بلورین نیست
در حقیقت هیچ رازی در پشت پرده مطالعه نمودارها وجود ندارد. شاخصهای تکنیکال مانند MACD ، RSI و استوکستیک تنها از فرمولهای ریاضی برای نمایش دادهها استفاده میکنند. دادههایی که میتوانید آنها را به عنوان سیگنال تفسیر کنید. علاوه بر این، همه شاخصهای متأخر (lagging) سیگنالهای خرید یا فروش را با تأخیر خاصی در رابطه با تغییرات واقعی قیمت ارائه میدهند. در چنین حالتی، میتوانید استنباط کنید که آنها بیشتر برای تأیید یک حرکت مفید هستند تا پیشبینی آن.
الگوهای نموداری مانند مثلث صعودی یا سقف دوقلو الگوهایی هستند که در یک نمودار ظاهر میشوند. این الگوها نمایشی بصری از پدیده فشار بر خریداران یا فروشندگان هستند. این الگوهای نموداری که توسط تریدرها به رسمیت شناخته شدهاند، تا حدی به دلیل پدیده پیشبینیهای خود تحقق یافته کار میکنند. یعنی اگر تعداد زیادی از سرمایهگذاران هستند که بر اساس الگوهای نموداری پوزیشن خود را تعیین میکنند، همین افراد بر قیمت تأثیر گذاشته و میتوانند نتیجه مورد انتظار را محقق کنند.
همانطور که میدانید، هیچ الگوریتمی وجود ندارد که به شما امکان دهد از گذشته برای پیشبینی حرکات آینده قیمت با اطمینان بالا استفاده کنید. به همین دلیل است که تحلیل تکنیکال خطاناپذیر نیست. به همین دلیل آگاهی از محدودیت های تحلیل تکنیکال بسیار مهم است. اساساً، هنوز هم ممکن است حتی اگر همه شاخصهای تکنیکال در ارائه سیگنالهای خرید متفق القول باشند، قیمت به سقوط خود ادامه دهد.
مروری بر فرضیههای تحلیل تکنیکال

پیش از پرداختن به محدودیت های تحلیل تکنیکال، یک بار دیگر سه فرضیه نظریه تحلیل تکنیکال را مرور میکنیم:
- نمودار قیمت گویای همه چیز است: تحلیلگران معتقدند که تأثیر همه عوامل اعم از فاندامنتال تا روانشناسی بازار از قبل در قیمت گنجانده شدهاند.
- حرکت قیمت در روندها: به گفته تحلیلگران تکنیکال، قیمتها حتی در حرکتهای یکنواخت بازار نیز روندهایی را نشان خواهند داد و این بستگی به تایم فریم مربوطه ندارد.
- تاریخ تکرار میشود: به گفته تحلیلگران تکنیکال، تاریخ به احتمال زیاد خود را تکرار میکند. این موضوع به روانشناسی معمولاً قابل پیشبینی بازار نسبت داده میشود که به طور مکرر بر قیمت تأثیر میگذارد.
محدودیتهای تحلیل تکنیکال
استدلال منتقدان به عنوان یکی از محدودیت های تحلیل تکنیکال این است که تاریخ دقیقاً خود را تکرار نمیکند. بنابراین فرضیه تحلیل تکنیکال خودش نیز دقیق نیست. از آنجا که استدلال میشود تاریخ تکرار نمیشود، منتقدان مطالعه الگوهای قیمت را بیفایده میدانند. انتقاد دیگر این است که تحلیل تکنیکال فقط در برخی موارد کار میکند. دلیلش این است که این نوع تحلیل حاوی یک پیشگویی خوداثباتگر (خود تحقق یافته) است. همچنین، تحلیل تکنیکال محدود به مطالعه روندهای بازار است و فاقد توانایی برای تحلیل دقیق یک ابزار یا صنعت مربوطه برای درک عملکرد آن است.
همانطور که قبلاً ذکر شد، تحلیل تکنیکال محدود به مطالعه بازار است. این امر توانایی پیشبینی نتایج احتمالی را از تحلیل تکنیکال میگیرد. بر خلاف تحلیل فاندامنتال، تفسیر نمودار قیمت، به سلامت مالی شرکتها توجه نمیکند. تحلیل تکنیکال به خودی خود مناسبترین روش برای سرمایهگذاری بلند مدت نیست. مطالعه نمودارها برای تعیین قیمت مطلوب خرید یا فروش در مدت زمان کوتاهتر و با استفاده از رویکرد مبتنی بر مومنتوم مفیدتر است.
همان طور که گفتیم، تحلیل تکنیکال به همان اندازه که مفید است، میتواند محدودیتها و معایب خاصی هم داشته باشد. برخی از عمدهترین معایب آن عبارتند از:
سیگنالهای متفاوت شاخصهای تکنیکال
در برخی موارد، یکی از شاخصهای تکنیکال سیگنال خرید و شاخص دیگر سیگنال فروش را نشان میدهد. این امر باعث سردرگمی در تصمیمات معاملاتی میشود. این یکی از معایب تحلیل تکنیکال است. بنابراین، برخی از تریدرها از ترکیبی از شاخصهای تکنیکال، الگوها، حجم و میانگین متحرک برای تعیین نقطه ورود و خروج استفاده میکنند.
دقت
تحلیل تکنیکال برای پیشبینی قیمت استفاده میشود. همه شاخصهای تکنیکال نقاط ورود و خروج احتمالی را نشان میدهند. اما دقت پیشبینی آنها ۱۰۰٪ نیست. به عنوان مثال، هنگامی که یک نقطه ورود یا خروج احتمالی برای یک رمز ارز پیشنهاد میشود، معامله موفق را تضمین نمیکند. ممکن است قیمت پس از ورود شما به معامله کاهش یابد. یا اینکه ممکن است قیمت پس از خروج شما افزایش یابد.
معایب تحلیل تکنیکال در این واقعیت مشهود است که الگوها و مفروضات ۱۰۰٪ کار نمیکنند. شاید شما تشکیل الگویی را تشخیص داده باشید، اما عوامل خارجی هم مؤثر خواهند بود. مانند حجم معاملات که ورود یا خروج موفق به بازار را خنثی میکنند.
نظرات متضاد تحلیلگران
نظر یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است با نظر تحلیلگر دیگر در مورد یک ارز دیجیتال مغایرت داشته باشد. روشهای تکنیکال که برای تجزیه و تحلیل قیمت استفاده میشوند، میتوانند از یک تحلیلگر به تحلیلگر دیگر متفاوت باشند.
جالب اینجاست که هر دو تریدر نیز بر اساس روشهای صحیح و کاملاً منطقی به این نتیجه رسیدهاند. شاید به همین دلیل است که تحلیلهای بانکهای سرمایهگذاری فقط در ۶۰ درصد موارد محقق میشوند!
تحلیلگر تکنیکال نمودارهایی از تمام ارزهای دیجیتال بازار در اختیار دارد. اما تنها چیزی که لازم است تفسیر مناسب نمودارهاست. تفسیر نمودارها بسیار شبیه یک هنر انتزاعی است.
یک نقاشی انتزاعی را به ده نفر نشان دهید. حداقل هشت تفسیر متفاوت از آنچه دیده میشود دریافت خواهید کرد. به همین ترتیب، یک نمودار قیمت را به ده تحلیلگر نشان دهید. تقریباً میتوانید تفسیرهای زیادی از مسیر حرکت قیمت دریافت کنید.
تأخیر زمانی
معاملات ارز دیجیتال نیز مانند معاملات فارکس نیاز به واکنش سریع دارند. علاوه بر این که سیگنالها میتوانند به تأخیر بیافتند، تریدر نیز ممکن است در تصمیمگیری دیر عمل کند. به هر حال، در مورد این تأخیر، نظریه داو (Dow) اغلب مورد انتقاد قرار میگیرد.
برای روند بلند مدت نامعتبر است
تحلیل تکنیکال فقط برای تجزیه و تحلیل روند کوتاه مدت تغییرات قیمت است، روند بلند مدت قیمت با توجه به شرایط و سیاستها، محیط عملیات اقتصادی، پویایی بازار سرمایه و سایر عوامل تعیین میشود.
عدم قطعیت سیگنالهای خرید و فروش
در تحلیل تکنیکال، اغلب بین سیگنال خرید و فروش و بالاترین قیمت یا پایینترین قیمت یا حتی یک روند معکوس فاصله وجود دارد. عدم قطعیت سیگنال خرید و فروش اغلب تریدرها را وادار میکند تا برای ورود به معامله عجله نکنند، در غیر این صورت ممکن است تصمیمات اشتباهی بگیرند.
تحلیل تکنیکال هیچ تأییدی نمیدهد. همه چیز در آن در مورد احتمالات است.
قیمت آتی و زمان رسیدن به آن مشخص نیست
تحلیل تکنیکال فقط روند کلی قیمت را در یک دوره زمانی در آینده پیشبینی میکند. نمیتوان دقیقاً مشخص کرد که بیشترین قیمت یا کمترین قیمت در آن دوره کدام است. همچنین، مدت زمان هر صعود یا سقوط را نشان نمیدهد.
معایب استفاده از تحلیل تکنیکال بدون اطلاعات فاندامنتال
یکی دیگر از معایب و بزرگترین مواردی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد، این است که تقریباً همیشه فقط بر اساس نمودار تصمیمگیری میشود. اکثر خریداران تحت این روش نمیدانند چرا سهام یا ارز دیجیتال یک شرکت را خریداری میکنند.
آنها تنها بر عملکرد رمز ارز مربوطه تکیه میکنند، با این فرض که افراد دیگری که به دنبال آن هستند حتماً در مورد این پروژه اطلاع دارند. این امر، به طور کلی یک تفکر منفی است. به این دلیل که هرچه تعداد بیشتری از افراد جذب یک سهم یا ارز دیجیتال میشوند، افراد بیشتر و بیشتری وجود دارند که اطلاعات کمی در مورد این پروژه داشته یا هیچ چیز از آن نمیدانند.
تحلیل فاندامنتال برای پیشبینی جریان اطلاعات یا حتی نتایج مناسبتر است. ترکیب تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال منجر به روش صحیحتری برای مطالعه بازارها میشود.
تحلیل تکنیکال در فرمت اصلی خود بدون توجه به عوامل فاندامنتال انجام میشود. تحلیل تکنیکال سعی میکند وضعیت و رفتار شرکتکنندگان در بازار را از طریق دادههای قیمت/ حجم بررسی کند. این نوع تحلیل معتقد است بازار خود گویای همه چیز است. تحلیل فاندامنتال، بیشتر اوقات در تلاش است تا بفهمد آیا بازار قیمت را نادرست اعلام کرده است یا خیر.
در بازار ارزهای دیجیتال، بارها و بارها شاهد بودیم که قیمت یک رمز ارز با یک خبر چگونه زیرو رو شده است. قیمتها همچنان هر روز، هر ساعت و هر میلی ثانیه بالا و پایین میروند. این امر به وضوح نشان میدهد که قیمت بر اساس عرضه و تقاضا و احساسات فعالان بازار تنظیم میشود.
به طور خلاصه، حرکت قیمت میتواند ترکیبی از عوامل مختلف باشد. تحلیل تکنیکال تنها یکی از راهها برای مطالعه و بررسی بازارهاست. گزارشهای سالانه از ترازنامه شرکتها میتواند چشمانداز خوبی را در اختیار تحلیلگران فاندامنتال ارائه دهد. به همین ترتیب، نمودار تکنیکال نمایانگر وضعیت بازار است. رفتار تاریخی قیمت نیز بینش خوبی را در اختیار تحلیلگر تکنیکال قرار میدهد.
تحلیل تکنیکال به صورت ایدهآل باید به صورت جداگانه استفاده شود، اما با گذشت زمان، تحلیلگران شروع به استفاده از آن در هماهنگی با فاندامنتالها و سایر عوامل کردهاند.
جمعبندی
به طور کلی، مهم نیست که تحلیل تکنیکال چقدر خوب است. مهم این است که در این بازارها انسانها همراه با احساساتشان فعالیت دارند. اگر روانشناسی بازار، مدیریت سرمایه، مهارتهای سرمایهگذاری و غیره را درک نکرده باشید، تنها با تکیه بر تحلیل تکنیکال نمیتوانید معاملات موفقی داشته باشید. مبنای نظری تحلیل تکنیکال، قواعدی است که توسط انتظارات روانی افراد شکل گرفته است. این قواعد میتوانند دائماً در حال تغییر باشند. بنابراین، در یک بازار معاملاتی با عدم قطعیت، حفظ مفهوم عملکرد ذهنی صحیح و خوب مهمتر از تحلیل تکنیکال است.
در نتیجه، با تحلیل تکنیکال میتوانید با توجه به تغییرات قیمت عمل کرده و با تشخیص روندها، سطوح قیمت و الگوها از نوسانات شدید استفاده کنید. مزیت اصلی مطالعه نمودارها این است که میتوانند به شما در تعیین بهتر باز کردن یا بستن یک پوزیشن در یک سطح قیمت کمک کنند. اما به یاد داشته باشید که این نوع تحلیل محدودیتهایی دارد و همیشه ۱۰۰٪ مؤثر نیست. در نهايت، سرمايهگذاران ميتوانند پيش از تصميم براي خريد يا فروش رمز ارزها از تركيبي از تحليلهاي فاندامنتال و تکنیکال استفاده كنند. برای آشنایی با شاخصهای تحلیل تکنیکال میتوانید مقالات زیر را مطالعه کنید:
- آموزش تحلیل تکنیکال ؛ شاخصهای تکنیکال (بخش اول)
- آموزش تحلیل تکنیکال؛ شاخصهای مومنتوم (بخش دوم)
- آموزش تحلیل تکنیکال؛ شاخص های نوسانی (بخش سوم)
- آموزش تحلیل تکنیکال؛ شاخص های حجمی (بخش چهارم)
با توجه به محدودیت های تحلیل تکنیکال، شما چه روش معاملاتی را برای معاملات خود انتخاب میکنید؟ تحلیل تکنیکال را ترجیح میدهید یا تحلیل فاندامنتال؟ آیا از روشهای تحلیلی دیگر هم کمک میگیرید؟ اگر مایل هستید میتوانید نظرات و تجربیات خودتان را از طریق وب سایت کوین نیک مارکت با دوستانتان به اشتراک بگذارید. برای آگاهی از انتشار تحلیل تکنیکال و آنچین رمز ارزها نیز میتوانید کوین نیک مارکت را در شبکههای اجتماعی تلگرام، اینستاگرام و توییتر دنبال کنید.