۹۵ درصد از تریدرهای مبتدی پول خود را از دست میدهند. دلیل اصلی آن عدم مهارت در کنترل ریسک است که میتواند منجر به تصمیمات شتابزده شود. به همین دلیل است که مدیریت ریسک و سرمایه یکی از مهمترین جنبههای ترید ارزهای دیجیتال است. استفاده از آن باعث جلوگیری از خالی شدن حسابتان در همان روزهای اول ترید میشود.
ریسک احتمال یک نتیجه نامطلوب در ترید است که به ضرر منجر میشود. به عنوان مثال، ریسک ۵۰% در یک پوزیشن فروش استقراضی (short) بیت کوین به این معناست که ۵۰% احتمال افزایش قیمت وجود دارد و در نتیجه شما ضرر میکنید.
در این مقاله، به قواعدی میپردازیم که لازم است هنگام مدیریت ریسک و سرمایه در ترید ارز دیجیتال رعایت کنید.
مدیریت پول و سرمایه در معاملات ارز دیجیتال چیست؟

معاملات ارزهای دیجیتال وقتی درست انجام شوند بسیار سودآور خواهد بوند. با این حال، اگر اشتباه انجام شوند، ممکن است متحمل ضررهای غیرقابل تصور شوید که برخی از آنها هرگز قابل جبران نیستند. بنابراین، عادات معاملاتی خوبی وجود دارند که هر تریدر باید آنها را مورد استفاده قرار دهد. یکی از این عادتها داشتن برنامه مدیریت پول و سرمایه است.
مدیریت پول و سرمایه یک استراتژی مالی است که تعیین میکند چگونه یک تریدر قرار است پول خود را در داراییهای مختلف ارز دیجیتال سرمایهگذاری کند. ترید و معاملهگری مثل قمار نیست. در قمار، به بازندگان توصیه میشود هزینه بیشتری برای بازیابی آنچه که از دست دادهاند خرج کنند. اما، در معاملات ارزهای دیجیتال، عکس این امر صادق است.
مدیریت پول تعیین میکند که چه زمانی یک تریدر وارد معامله شود، چه میزان حجم را خریداری کند و در چه مرحلهای باید معاملات خود را بسته و دست از کار بکشد. مدیریت پول به شما صبر و بردباری میآموزد.
در نهایت، مدیریت پول، ریسکهای یک معامله خاص و سود و زیان مربوط به آن را بیان میکند. در اینجا یک رویکرد ۳ مرحلهای برای ترید ارز دیجیتال ارائه شده است.
-
تعیین قدرت تحمل ریسک
قدرت تحمل ریسک میزان پولی است که شما میتوانید از دست بدهید، بدون اینکه بر معاملات آینده شما تأثیر بگذارد. به عنوان یک تریدر، فقط باید با پولی معامله کنید که تحمل از دست دادن آن را داشته باشید. اگر پول زیادی را در معرض خطر قرار دهید، ممکن است در صورت یک معامله بد، کل آن را از دست بدهید.
عوامل مؤثر بر تحمل ریسک
اینها عواملی هستند که هنگام تعیین سطح تحمل ریسک باید به آنها توجه زیادی داشته باشید.
- افق زمانی؛ سرمایهگذاری میتواند کوتاه مدت یا بلند مدت باشد. به یاد داشته باشید، سرمایهگذاریهای کوتاه مدت ریسک بالاتری نسبت به سرمایهگذاریهای بلند مدت دارند.
- ظرفیت درآمد آینده شما؛ این معامله چگونه بر تواناییهای مالی آینده شما تأثیر میگذارد؟
- حضور سایر داراییهای پشتیبان؛ این داراییها شامل املاک، حقوق، ارث یا بیمه بازنشستگی هستند اما محدود به آن نمیشوند. هرچه داراییهای پشتیبان بیشتری داشته باشید، میزان تحمل ریسک شما بالاتر است.
تحمل ریسک را میتوان بر اساس سطوح ریسک آنها طبقهبندی کرد.

تحمل ریسک تهاجمی
کارشناسان و متخصصان حرفهای ترید تحمل ریسک تهاجمی دارند. تریدرها و مؤسساتی که منابع و تجربه لازم برای انجام تحلیل عمیق را دارند میتوانند در بازارهای ناپایدار با ریسک بالا سرمایهگذاری کنند. این گروه از تریدرها را میتوان به عنوان مهاجم و بیباک طبقهبندی کرد.
تحمل ریسک متوسط
رویکرد این سرمایهگذاران، سرمایهگذاری با توازن ریسک به ریوارد است. آنها افقهای زمانی متوسطی را در پیش گرفته و داراییهای رمزارز بدون ریسک را با گزینههای کم نوسان ترکیب میکنند.
تحمل ریسک محافظهکارانه
این روش عمدتاً توسط تازهواردان در صنعت ترید اجرا میشود. آنها داراییهای با سطوح نوسان ناچیز را ترجیح میدهند. این افراد عمدتاً بازنشستگان یا سرمایهگذاران جوان با دارایی کم یا بدون دارایی پشتیبان هستند.
-
به برنامههای معاملاتی خود پایبند باشید و از آنها پیروی کنید
این یک استراتژی مهم است. اکثر تریدرهای تازه وارد برنامه خود را کنار گذاشته و در چند معامله ضرر میکنند. وحشت ناشی از معاملات اشتباه با مجموعهای از معاملات انتقام جویانه دنبال میشود که در آن تریدر به دنبال بدست آوردن چیزی است که با انجام معاملات ناهماهنگ از دست داده است. نتیجه اغلب ضرر بیشتر است.
بنابراین، مهم است که به برنامه خود پایبند باشید. به شما توصیه میشود استراتژی خود را روی کاغذ بنویسید و به آن پایبند باشید. این یادداشت کتبی نباید تغییر کند و باید کاملاً به آن پایبند باشد.
این استراتژی باید شامل نقاط خروج واضحی باشد. در صورت شکست، نقطه حد ضرر را به امید بازیابی تغییر ندهید، مگر اینکه در استراتژی شما ارائه شده باشد.
این بخش از استراتژی مدیریت پول برای همه تریدرها سختترین کار است. لحظهای که همه چیز قرمز میشود، وحشت شروع میشود. بسیاری از افراد نمیتوانند تصور از دست دادن پول را تحمل کنند و در نهایت تسلیم فشار میشوند. اگر بتوانید در ترکیب با دو استراتژی دیگر بر این استراتژی مسلط شوید، هیچ چیز نمیتواند شما را از کسب سود بازدارد.
-
آستانه درد خود را مشخص کنید
پس از تعیین سطوح ریسک و طرحبندی برای هر معامله، قسمت باقی مانده تعیین آستانه درد شماست. در یک روز بد، بازار میتواند ضرر قابل توجهی به شما وارد کند. اینجاست که آستانه درد مشخص میشود.
آستانه درد سطحی است که در آن پس از باخت مداوم، معامله را متوقف میکنید. مبارزه با بازار عاقلانه نیست. در این صورت، بارها و بارها بازنده خواهید شد.
هر تریدری رزوهای بد را تجربه خواهد کرد. یک سری متوالی از ضررها میتواند اعصاب شما را به هم بزند، چه یک معاملهگر تازه کار باشید و چه یک تریدر با تجربه.
این استراتژی چگونه کار میکند؟
برای مثال؛ در ابتدای روز مانده حساب شما ۱۰۰۰۰ دلار است. شما آستانه درد خود را روی درصد موجودی حساب خود که میتوانید قبل از اتمام کار روزانه از دست بدهید، تعیین میکنید. فرض کنیم %۱۰. بنابراین، اگر ۱۰% (۱۰۰۰ دلار) از حساب خود را پس از یک سری معاملات بد از دست بدهید، کامپیوتر خود را خاموش کرده و خودتان را با کار دیگری سرگرم میکنید تا روز بعد. همچنین، میتوانید یک هفته استراحت کنید تا استراتژی خود را مرور کرده و ببینید چگونه میتوانید آن را به بهترین شکل تغییر دهید.
هرچه قدرت تحمل ریسک کمتر باشد، احتمال برخورد با آستانه درد کمتر است. با این حال، شما باید انضباط کافی داشته باشید تا بتوانید به موقع عمل کنید. به زبان ساده، بدانید چه زمانی باید دست از معامله کردن کشیده و استراحت کنید!
مدیریت ریسک در ترید ارز دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال با سرعتی عجیب در حال رشد است. آغاز سال ۲۰۲۱ این موضوع را به زیبایی نشان داد. طبق گزارش وب سایت کوین مارکت کپ، ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال در حال حاضر از ۲.۵ تریلیون دلار فراتر رفته است. برای مقایسه، در مارس ۲۰۲۰، ارزش این بازار تنها حدود ۱۶۰ میلیارد بوده است.
از آنجایی که این بازار به سرعت در حال رشد است، بسیاری از مردم فراموش میکنند که معاملات ارز دیجیتال همیشه سودده نیست، بلکه ریسکهایی هم دارد. اگر نمیخواهید سرمایه حساب خود را از همان روز اول از دست بدهید، باید قوانین مدیریت ریسک و سرمایه را رعایت کنید. استراتژی مناسب به شما کمک میکند تا سود زیادی کسب کرده و ریسک ضررهای احتمالی را کاهش دهید.
چرا مدیریت ریسک در ترید ارزهای دیجیتال اهمیت دارد؟
ریسک در معاملات ارزهای دیجیتال، احتمال از دست دادن وجوه سرمایهگذاری شده است. بنابراین، مدیریت ریسک توانایی پیشبینی و کنترل ضررهای احتمالی ناشی از یک معامله ناموفق است.
چرا مدیریت ریسک بسیار مهم است؟ فرض کنید شما تصمیم گرفتید روی یک ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید. اما پس از مدتی، ناگهان قیمت آن ۵۰% کاهش مییابد. همان طور که میدانید، از اینگونه مثالها در بازار ارزهای دیجیتال کم نداریم.
به طور خلاصه، شما تنها با انجام یک معامله ممکن است نیمی از سپرده خود را از دست بدهید. بنابراین، اگر استراتژی مدیریت ریسک نداشته باشید، قطعاً ضرر خواهید کرد.
مدیریت ریسک چیست؟

ما در طول زندگی خود دائماً در حال مدیریت ریسک هستیم. در اصل، مدیریت ریسک ارزیابی و واکنش به ریسکهاست. اکثر ما به طور ناخودآگاه ریسکها را در طول فعالیتهای روزمره مدیریت میکنیم. اما، وقتی صحبت از بازارهای مالی و مدیریت کسبوکار میشود، ارزیابی ریسکها یک عمل بسیار مهم و حیاتی است.
در علم اقتصاد، مدیریت ریسک را میتوان به عنوان چارچوبی تعریف کرد که نحوه برخورد یک شرکت یا سرمایهگذار با ریسکهای مالی را تعریف میکند. برای تریدرها و سرمایهگذاران، این چارچوب میتواند شامل مدیریت کلاسهای دارایی متعدد، مانند ارزهای دیجیتال، فارکس، کالاها، سهام، شاخصها و املاک و مستغلات باشد.
انواع مختلفی از ریسکهای مالی وجود دارند که میتوان آنها را به روشهای مختلف طبقهبندی کرد.
انواع ریسک
جهان معاملات ارز دیجیتال در معرض چندین نوع از خطرات و ریسکهای مالی قرار دارد:
-
ریسک اعتباری
این ریسک بر پروژههای کریپتو تأثیر میگذارد. این احتمال وجود دارد که بنیانگذاران و دست اندرکاران یک پروژه کریپتو به تعهدات خود عمل نکنند. ریسک اعتباری بیشتر مربوط به سرقت و کلاهبرداری در بازار ارز دیجیتال است. یک مثال از این مورد، هک شدن صرافی بایننس در سال ۲۰۱۸ است که منجر به ضرر بیش از ۴۰ میلیون دلار شد. با معامله از طریق یک صرافی قابل اعتماد میتوان آن را کاهش داد تا خریداران و فروشندگان نیازی به اعتماد به یکدیگر نداشته باشند.
-
ریسک حقوقی
ریسک حقوقی به احتمال وقوع یک رویداد منفی با توجه به قوانین نظارتی اشاره دارد. به عنوان مثال، ممنوعیت معاملات ارزهای دیجیتال در یک کشور خاص. یک مثال عملی از ریسک حقوقی زمانی است که ایالتهای تگزاس و کارولینای شمالی به دلیل ظن کلاهبرداری دستور توقف فعالیت صرافی ارز دیجیتال بیت کانکت (Bitconnect) را صادر کردند.
-
ریسک نقدشوندگی
ریسک نقدشوندگی در مورد معاملات ارز دیجیتال به احتمالی اشاره دارد که یک تریدر نتواند کل پوزیشن خود را به ارزهای فیات (USD ، YEN ، GBP) تبدیل کند. این ریسک با معامله در بازارهای با حجم بالا قابل کاهش است. معمولاً داراییهایی با ارزش سرمایه بالا نقدشوندگی بیشتری دارند.
-
ریسک بازار
ریسک بازار به احتمال افزایش یا کاهش قیمت یک کوین بر خلاف میل شما در یک پوزیشن باز اشاره دارد. ریسک بازار را میتوان با تنظیم سفارشات حد ضرر در هر معامله به حداقل رساند تا پوزیشنها به طور خودکار قبل از متحمل شدن ضررهای بیشتر بسته شوند.
-
ریسک عملیاتی
ریسک عملیاتی احتمالی است که یک تریدر قادر به معامله، واریز یا حتی برداشت پول در کیف پولهای ارز دیجیتال خود نباشد. سرمایهگذاران میتوانند ریسک عملیاتی را با تنوع در سبد خود و جلوگیری از سرمایهگذاری در یک پروژه یا شرکت واحد کاهش دهند. همچنین، میتوانند برای یافتن شرکتهایی که احتمال نقص عملکردی آنها کمتر است، تحقیق کنند.
-
ریسک سیستمیک
ریسک سیستمیک به احتمال وقوع یک رویداد خاص در یک بازار یا صنعت خاص منجر میشود. به عنوان مثال، سقوط برادران لمان در سال ۲۰۰۸ باعث بحران مالی جدی در ایالات متحده شد که در نهایت بسیاری از کشورهای دیگر را تحت تأثیر قرار داد. این ریسک میتواند با تنوع سبد سهام کاهش یابد. اما در این مورد، تنوع باید شامل پروژههایی با پیشنهادات متمایز یا شرکتهایی از صنایع مختلف باشد. ترجیحاً مواردی که همبستگی بسیار کمی با هم داشته باشند.
مدیریت ریسک چگونه کار میکند؟
به طور معمول، فرآیند مدیریت ریسک شامل پنج مرحله است: تعیین اهداف، شناسایی ریسک، ارزیابی ریسک، تعریف پاسخها و نظارت بر آنها. بسته به شرایط، این مراحل ممکن است به طور قابل توجهی تغییر کنند.
تعیین اهداف
اولین قدم تعیین اهداف اصلی است. این موضوع اغلب با تحمل ریسک شرکت یا فرد مرتبط است. به عبارت دیگر، آنها چقدر مایلند برای حرکت به سمت اهداف خود ریسک کنند.
شناسایی ریسکها
مرحله دوم شامل شناسایی و تعریف ریسکهای احتمالی است. هدف این مرحله آشکار کردن انواع رویدادهایی است که ممکن است اثرات منفی ایجاد کنند.
ارزیابی ریسک
پس از شناسایی ریسکها، مرحله بعدی ارزیابی فراوانی و شدت مورد انتظار آنهاست. سپس ریسکها به ترتیب اهمیت طبقهبندی میشوند که اتخاذ پاسخ مناسب را تسهیل میکنند.
تعریف پاسخها
چهارمین مرحله شامل تعریف پاسخها برای هر نوع ریسک با توجه به میزان اهمیت آنهاست. این امر تعیین میکند که در صورت وقوع یک رویداد نامطلوب چه اقدامی باید انجام شود.
نظارت
آخرین مرحله از استراتژی مدیریت ریسک، نظارت بر کارایی آن در واکنش به رویدادهاست. این امر اغلب نیاز به جمعآوری و تحلیل مداوم دادهها دارد.
استراتژیهای مدیریت ریسک

قاعده کلی در ترید ارزهای دیجیتال این است: بیش از توان خود برای از دست دادن ریسک نکنید. با توجه به شدت ریسک در معاملات ارز دیجیتال، عموماً به تریدرها توصیه میکنیم که بیش از ۱۰% از بودجه یا سرمایه خود را وارد معامله نکنند. همچنین، معامله با پول قرض گرفته شده توصیه نمیشود، زیرا شما را در موقعیت ریسک اعتباری قرار میدهد.
استراتژیهای مدیریت ریسک را میتوان به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد: محاسبه اندازه پوزیشن، محاسبه نسبت ریسک به ریوارد و همچنین تعیین حد ضرر و حد سود.
نحوه محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی
مهم نیست که مجموعه شما چقدر بزرگ است، باید مدیریت ریسک مناسب را انجام دهید. در غیر این صورت، ممکن است به سرعت حساب خود را نابود کرده و ضررهای قابل توجهی متحمل شوید. هفتهها یا حتی ماهها پیشرفت را میتوان با عدم مدیریت ریسک از بین برد.
هدف اساسی در ترید یا سرمایهگذاری این است که از تصمیمات احساسی اجتناب کنید. در ریسکهای مالی، احساسات نقش مهمی را ایفا میکنند. در نتیجه، شما باید بتوانید آنها را تحت کنترل درآورده تا بر تصمیمات معاملاتی و سرمایهگذاری شما تأثیر نگذارند. به همین دلیل است که باید مجموعهای از قوانین را در طول فعالیتهای سرمایهگذاری و معاملاتی خود رعایت کنید.
بیایید این قوانین را سیستم معاملاتی خود بنامیم. هدف این سیستم مدیریت ریسک است، اما به حذف تصمیمات غیر ضروری نیز کمک میکند. به این ترتیب، وقتی زمان آن فرا برسد، این سیستم معاملاتی به شما اجازه نمیدهد تصمیمات شتابزده و عجولانه بگیرید.
هنگام ایجاد این سیستمها، باید چند نکته را در نظر بگیرید. افق سرمایهگذاری شما چیست؟ تحمل ریسک شما چقدر است؟ چقدر سرمایه میتوانید به خطر بیاندازید؟ به این موارد در بخش ابتدایی مقاله پرداختیم.
ابتدا باید تعیین کنیم که حساب معاملاتی شما چقدر بزرگ است و مایل هستید چقدر از آن را در یک معامله واحد ریسک کنید.
نحوه تعیین اندازه حساب
اگرچه ممکن است این کار ساده و حتی اضافی به نظر برسد، اما بسیار مهم است. به خصوص هنگامی که مبتدی هستید، ممکن است بخش خاصی از پرتفوی خود را به استراتژیهای مختلف اختصاص دهید. به این ترتیب، شما میتوانید با دقت بیشتری پیشرفت خود را با استراتژیهای مختلف دنبال کنید و همچنین احتمال ریسک زیاد را کاهش دهید.
به عنوان مثال، فرض کنید شما به آینده بیت کوین اعتقاد دارید و یک پوزیشن بلندمدت در کیف پول سختافزاری دارید. پس، بهتر است سرمایه هولد شده را به عنوان بخشی از سرمایه ترید خود حساب نکنید.
به این ترتیب، تعیین اندازه حساب فقط به دنبال سرمایه فعلی است که میتوانید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید.
نحوه تعیین ریسک حساب
مرحله دوم تعیین ریسک حساب شماست. این مرحله تعیین میکند که شما تصمیم دارید چند درصد از سرمایه موجود خود را در یک معامله واحد به خطر بیاندازید.
قانون ۲ درصد
در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایهگذاری به نام قانون ۲ درصد وجود دارد. طبق این قانون، یک تریدر نباید بیش از ۲% حساب خود را در یک معامله واحد ریسک کند. ما دقیقاً به معنای آن میپردازیم، اما ابتدا، اجازه دهید آن را طوری تنظیم کنیم که بیشتر مناسب بازارهای پرنوسان ارزهای دیجیتال باشد.
قانون ۲% یک استراتژی مناسب برای سبکهای سرمایهگذاری است که معمولاً شامل ورود به چند پوزیشن بلندمدت میشود. همچنین، معمولاً نسبت به ارزهای دیجیتال با نوسان کمتر مطابقت دارد. اگر تریدر فعالتری هستید، یک قانون محافظه کارانهتر میتواند نجاتبخش باشد. در این مورد، اجازه دهید این قانون را به عنوان قانون ۱% تغییر دهیم.
این قانون حکم میکند که شما نباید بیش از ۱% از حساب خود را در یک معامله واحد ریسک کنید. آیا این بدان معناست که شما فقط با ۱ درصد از سرمایه موجود معاملات خود را انجام دهید؟ قطعا نه! این بدان معناست که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه باشد و قیمت به حد ضرر شما برخورد کند، تنها ۱ درصد از حساب خود را از دست میدهید.
نحوه تعیین ریسک معاملاتی
تاکنون اندازه حساب و ریسک حساب خود را تعیین کردیم. چگونه میتوان اندازه پوزیشن را برای یک معامله واحد تعیین کرد؟
ما به جایی نگاه میکنیم که ایده معاملاتی ما درست از آب در نیامده است (نقطه ابطال یا همان حد ضرر).
این یک ملاحظه مهم است و تقریباً در هر استراتژی کاربرد دارد. وقتی صحبت از ترید و سرمایهگذاری میشود، ضررها همیشه بخشی از بازی خواهند بود. در حقیقت، آنها قطعی هستند. حتی بهترین تریدرها هم همیشه درست نمیگویند. در واقع، برخی از معاملهگران ممکن است بسیار بیشتر از پیشبینیهای درست خود اشتباه کنند و همچنان سودآور باشند. چطور ممکن است؟ همه چیز به مدیریت ریسک مناسب، داشتن استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن برمیگردد.
به این ترتیب، هر ایده معاملاتی باید دارای یک حد ضرر باشد. اینجاست که میگوییم: ایده اولیه ما اشتباه بوده و ما باید از این پوزیشن خارج شویم تا ضررهای بیشتر را کاهش دهیم. در سطح عملیتر، این گفته بدان معناست که ما سفارش حد ضرر خود را در کجا قرار میدهیم.
روش تعیین این نقطه کاملاً بر اساس استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاص است. نقطه حد ضرر میتواند بر اساس پارامترهای تکنیکال مانند ناحیه حمایت یا مقاومت تعیین شود. همچنین، میتواند بر اساس شاخصها، شکست ساختار بازار یا چیز دیگری باشد.
یک روش همه جانبه برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. شما باید خودتان تصمیم بگیرید که کدام استراتژی بیشتر مناسب سبک شماست و بر اساس آن نقطه حد ضرر را تعیین کنید.
نحوه محاسبه اندازه پوزیشن
یکی از تکنیکهای مهم مدیریت ریسک که همه تریدرها باید از آن استفاده کنند، اندازهگیری پوزیشن معاملاتی است. مفهوم اندازه پوزیشن این است که یک تریدر نباید ۱۰۰% حساب خود را در هر معامله در یک زمان معین ریسک کند. این کار برای آن است که اگر یک معامله با ضرر روبرو شد،کل حساب تریدر نابود نشده و موجودی سرمایه او به شدت کاهش نیابد. در مقابل، یک تریدر باید از درصد ثابتی از موجودی خود استفاده کند، به عنوان مثال ۱٪. این کار به قدرکافی به تریدر اجازه میدهد تا ریسک خود را به درستی مدیریت کند. در این صورت، بر ایجاد بازدهی ثابت تمرکز کرده و در مقابل نگران از دست دادن کل موجودی حساب خود نخواهد بود.
اندازه پوزیشن معاملاتی تعیین میکند که یک تریدر مایل به خرید چند کوین یا رمز ارز است. احتمال دستیابی به سود زیاد در معاملات ارز دیجیتال، تریدرها را وسوسه میکند تا ۳۰، ۵۰ یا حتی ۱۰۰% سرمایه خود را سرمایهگذاری کنند. اما این کار یک حرکت مخرب است که شما را در معرض ریسکهای جدی مالی قرار میدهد. قانون طلایی این است: هرگز تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید.
مثالی از محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی
در حال حاضر، ما همه مواد لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی را داریم. فرض کنید ما یک حساب ۵۰۰۰ دلاری داریم. گفتیم که در یک معامله بیش از ۱ درصد ریسک نمیکنیم. این بدان معناست که ما نمیتوانیم بیش از ۵۰ دلار در یک معامله از دست بدهیم.
فرض کنید ما تحلیل بازار را انجام دادهایم و تعیین کردهایم که ایده معاملاتی ما ۵ درصد از ورودی اولیه ما باطل میشود. در واقع، وقتی بازار ۵ درصد خلاف پیشبینی ما پیش برود، از معامله خارج شده و ۵۰ دلار ضرر میکنیم. به عبارت دیگر، ۵ درصد پوزیشن ما باید ۱ درصد حساب ما باشد.
- اندازه حساب – ۵۰۰۰ دلار
- ریسک حساب – ۱%
- نقطه ابطال (فاصله تا حد ضرر)-۵%
فرمول محاسبه اندازه پوزیشن به شرح زیر است:
اندازه پوزیشن برای این معامله ۱۰۰۰ دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج از نقطه ابطال، میتوانید ضررهای احتمالی را کاهش دهید. برای استفاده صحیح از این مدل، باید کارمزدها را هم در نظر بگیرید. همچنین، باید در مورد لغزش (slippage) احتمالی فکر کنید، به ویژه اگر با دارایی معامله میکنید که نقدشوندگی کمتری دارد.
برای نشان دادن نحوه عملکرد، بیایید نقطه ابطال خود را به ۱۰ افزایش دهیم، بقیه موارد یکسان است:
در این مثال، حد ضرر دو برابر فاصله ورود اولیه ماست. بنابراین، اگر بخواهیم همان مقدار حساب خود را به خطر بیاندازیم، اندازه پوزیشنی که میتوانیم بگیریم به نصف کاهش مییابد.
نسبت ریسک/ریوارد

درک نسبت ریسک/ریوارد احتمالی یک معامله قبل از انجام معامله، برای یک تریدر موفق نیز حیاتی است. اگر یک تریدر بتواند سود مورد انتظار خود را به طور کامل تعیین کند، در این صورت احتمال بیشتری وجود دارد که معاملات را با موفقیت انجام دهد. به این معنا که در طول یک دوره معاملاتی، یک تریدر باید سود خالص ایجاد کند. یک تریدر موفق فقط معاملات با نسبت ریسک/ریوارد مطلوب را انجام میدهد.
فرمول محاسبه ریسک/ریوارد به شرح زیر است:
(حد ضرر– قیمت ورود)/ (قیمت ورود– قیمت هدف)
همچنین، میتوانید از موارد زیر به عنوان راهنمای تقریبی برای تعیین ریسک به ریوارد یک معامله استفاده کنید:
- ۱: ۱ یک معامله سربه سر است.
- ۱: ۲ برای معامله عالی است.
- ۱: ۳ حتی بهتر بوده و نسبت فوقالعادهای است.
هر نسبتی که کمتر از نسبت ریسک/ریوارد ۱: ۱ باشد یک معامله نامطلوب محسوب شده و عموماً توصیه نمیشود.
البته، با وجود پلتفرمهای معاملاتی مانند tradingview نیازی به محاسبه این موارد نیست. کافی است با استفاده از ابزارهای long position و short position، نقطه ورود و خروج خود را مشخص کرده و نسبت ریسک به ریوارد را مشاهده کنید.
تعیین حد سود و حد ضرر
حد ضرر به یک دستور اجرایی اشاره دارد که وقتی قیمت به یک مقدار خاص کاهش مییابد، پوزیشن معاملاتی باز را میبندد. از طرف دیگر، حد سود یک دستور اجرایی است که با افزایش قیمتها به سطح معینی، سفارشات باز را تسویه میکند. هر دو روش خوبی برای مدیریت ریسک هستند. حد ضرر شما را از معامله در معاملات غیر سودآور نجات میدهد، در حالی که حد سود به شما امکان میدهد قبل از اینکه بازار بتواند برخلاف تحلیل شما معکوس شود، از معامله خارج شوید.

شما میتوانید از حد ضررها و حد سودهای متحرک (Trailing) که به صورت خودکار تغییرات قیمت را دنبال میکنند، استفاده کنید. البته، چنین ویژگی در اکثر صرافیها موجود نیست.
عدم تعیین حد ضرر یا حد سود اغلب میتواند برای تریدرها مشکلساز باشد. به عنوان مثال، در صورت عدم تعیین حد ضرر، احتمال دارد که یک تریدر تمایل به بستن معامله باخته نداشته باشد، زیرا معتقد است که این معامله به نفع او باز میگردد.
استراتژیهای برنده در مدیریت ریسک و سرمایه
شکستها را بپذیرید
ریسک جزء اصلی معاملهگری است. علاوه بر این، ما نمیتوانیم آن را حذف کنیم، بلکه فقط آن را مدیریت میکنیم. بنابراین، شما باید ضررهای خود را بپذیرید و به تصمیمگیری مبتنی بر برنامه برای دستیابی به سود در معاملات آینده تکیه کنید.
کارمزدها را در نظر بگیرید
تریدرهای جدید اغلب از کارمزدهای معاملات اطلاعات ندارند. این موارد شامل کارمزدهای برداشت، کارمزدهای لوریج و غیره است. شما باید این موارد را در مدیریت ریسک خود لحاظ کنید.
بر نرخ موفقیت معاملات (Win Rate) تمرکز کنید
ریسکها همیشه وجود دارند تا شما را از معامله باز دارند. با این حال، تمرکز بر تعداد دفعات موفقیت به ایجاد نگرش مثبت در معاملات کمک میکند. یک معامله برنده با سود بالا چند معامله بازنده با ضررهای کوچک را جبران میکند.
میزان افت سرمایه (Drawdown) را محاسبه کنید
افت سرمایه به کاهش کل سرمایه اولیه شما پس از یک سری ضررها اشاره دارد. به عنوان مثال، اگر ۱۰۰۰ دلار از ۵۰۰۰ دلار سرمایه اولیه خود را دست دادهاید، میزان افت سرمایه شما ۱۰ درصد است. هرچه این میزان بیشتر باشد، برای بازیابی آن باید پول بیشتری به معامله تزریق کنید.
۳۰ درصد از سرمایه معاملاتی خود را به صورت استیبل کوین نگه دارید
بازار ارزهای دیجیتال به طور قابل توجهی پرنوسان است، بنابراین منطقی است که مقدار معینی از سرمایه معاملاتی خود را به صورت استیبل کوین نگه دارید و ۳۰% مقدار معقولی است. در صورت لزوم میتوان آنها را به راحتی به ارز فیات تبدیل کرد. برای اجرای استراتژی خرید در کف قیمت نیز همیشه بهتر است سرمایه آزاد داشته باشید.
بر خلاف روند معامله نکنید
به یاد داشته باشید، روند دوست شماست! اگر یک روند صعودی بود، پوزیشن فروش باز نکنید. منتظر اصلاح قیمت باشید و خرید کنید. خرید در زمانی که قیمت در حال پرواز آزاد است، به دلیل خطر اصلاح قریب الوقوع و لیکویید شدن احتمالی خطرناک است، بنابراین همیشه بهتر است در مواقع اصلاح قیمت خرید کنید.
چگونه میتوان از ضررها جلوگیری کرد و با خیال راحت ترید کرد

همه تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید
اگر کل پول خود را در یک ارز دیجیتال سرمایهگذاری کرده و قیمت آن ناگهان ۵۰ درصد کاهش یابد، نیمی از سرمایه خود را از دست خواهید داد. اما اگر ده دارایی داشته باشید، در صورت سقوط یکی از آنها ضرر شما کمتر خواهد بود. بنابراین، هرگز تنوع ریسک را نادیده نگیرید! همیشه بازار را تحلیل کرده و در ارزهای دیجیتال مختلف سرمایهگذاری کنید.
اندازه معاملات را برآورد کنید
اغلب تریدرها بیشتر به جای منطق یا محاسبات جدی، بر اساس احساسات کار میکنند. حتی یک اصطلاح خاص نیز وجود دارد که این پدیده را توصیف میکند. FOMO یعنی ترس از دست دادن فرصت. با الهام از این موج هیجانی، تریدرهای مبتدی بیپروا رفتار میکنند و ۳۰ تا ۴۰ درصد سپرده خود را در یک معامله سرمایهگذاری میکنند که در صورت شکست معامله میتواند به ضررهای جدی منجر شود. بنابراین، قانون ۶ درصد و قانون ۲ درصد را فراموش نکنید.
قانون ۲% میگوید که شما نباید پوزیشنی را با بیش از ۲ درصد از کل سپرده خود باز کنید. برخی حتی سرمایهگذاری بیش از ۱% سرمایه حساب را توصیه نمیکنند. با استفاده از این استراتژی، هرگز کل سپرده خود را از دست نخواهید داد.
قانون ۶ درصد میگوید که اگر همچنان در معاملات ارز دیجیتال ضرر میکنید و نمیتوانید مجموعهای از معاملات ناموفق را متوقف کنید، در صورت از دست دادن بیش از ۶ درصد سپرده خود، باید معامله را متوقف کنید. در این مورد، توصیه میشود که در معاملات به مدت ۲-۱ هفته استراحت کنید تا بتوانید از نظر روانی بهبود پیدا کرده و تصمیمات عجولانه را متوقف کنید.
این اصل ارتباط تنگاتنگی با حد ضرر سرمایه دارد. هنگام ورود به پوزیشن، مطمئن شوید که کل ریسک برای تمام معاملات از ۲۵% تجاوز نکند.
این کار تضمین میدهد که اگر همه معاملات شما سودآور نباشند، باز هم حداقل ۷۵ درصد از سرمایه خود را خواهید داشت.
تعیین سودآوری معاملات
به یاد داشته باشید که همه معاملات سودآور نخواهند بود. حتی تریدرهای حرفهای نیز ضرر میکنند. ضرر کردن بخشی از معامله است، شما فقط باید این واقعیت را بپذیرید. نکته اصلی که باید در نظر بگیرید نسبت سود/ضرر است. در حالت ایدهآل، باید ۳ به ۱ یا حداقل ۲ به ۱ باشد.
اشتباهات تریدرهای تازه کار
درس گرفتن از اشتباهات یک راه فوقالعاده است که در عین حال بسیار گران تمام میشود. بنابراین، ما در اینجا به چند اشتباه متداول تریدرهای مبتدی پرداختهایم.
- با هر بار شکست اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. این حالت حالت منجر به تصمیمات عجولانه و حتی ضررهای بیشتر میشود. اما اعتماد به نفس بیش از حد نیز میتواند برای شما مضر باشد، به ویژه هنگامی که صحبت از معاملات ارز دیجیتال است. اغلب، اعتماد به نفس بیش از حد است که باعث میشود تریدرها ۳۰ تا ۴۰ درصد سرمایه خود را سرمایهگذاری کنند.
- پس از شکست در معامله، تصمیم به معاملات انتقامی میگیرند. این کار اشتباه است و اغلب به شکست مجدد منجر خواهد شد.
- یکی دیگر از اشتباهاتی که هر تریدر تازهکاری انجام میدهد بی توجهی به تعیین حد سود و حد ضرر است. هیچ گاه بدون تعیین حد ضرر و حد سود معامله نکنید.
هشدار به تریدرهایی که در معاملات خود حد سود و حد ضرر تعیین نمیکنند
فرض کنید شما مقداری اتر (ETH) را به مبلغ ۱۷۰۰ دلار خریداری کردهاید. شما به کمک تحلیل تکنیکال پیشبینی کردید که قیمت اتر افزایش مییابد. با این حال، همه ما میدانیم که بازار ارزهای دیجیتال پرنوسان است و بنابراین شما باید از دارایی خود محافظت کنید.
به همین دلیل، شما باید سفارش حد ضرر بگذارید تا ETH خود را در صرافی بفروشید. شما به سیستم دستور میدهید که اگر قیمت ETH به عنوان مثال به سطح ۱۵۰۰ دلار کاهش یافت، باید به فروش برسد. بنابراین، شما ریسک معامله خود را کنترل میکنید. در این صورت، حتی اگر قیمت اتر در هر ساعت ۵۰ درصد کاهش یابد، ضرر شما چندان قابل توجه نخواهد بود.
سفارش حد سود حتی پیچیدهتر است. اغلب اوقات، افراد مبتدی نمیدانند چگونه سود خود را بردارند و معاملات را هنگام رسیدن قیمت به یک سطح مشخص ببندند. به یاد داشته باشید که حرص و طمع نتایج خوبی ندارد. سطح سود خود را از قبل تعیین کنید و پس از رسیدن به آن پوزیشن را ببندید. روند قیمت ممکن است هر لحظه تغییر کند و نه تنها سود نکنید، بلکه متضرر شوید.
به یاد داشته باشید، اگر بخواهید در بالاترین سقف قیمت دارایی خود را بفروشید، شاید هرگز موفق نشوید. اسیر حرص و طمع نشده و برای معاملات خود حد سود تعیین کنید.
جمعبندی
تریدرها و سرمایهگذاران قبل از افتتاح یک پوزیشن معاملاتی یا اختصاص سرمایه به یک سبد، باید یک استراتژی مدیریت ریسک داشته باشند. با این حال، به خاطر داشته باشید که نمیتوان از ریسکهای مالی به طور کامل جلوگیری کرد.
به طور کلی، مدیریت ریسک نحوه مدیریت ریسکها را مشخص میکند، اما مطمئناً فقط در مورد کاهش ریسکها نیست. مدیریت ریسک شامل ایجاد یک تفکر استراتژیک است. با این تفکر میتوان ریسکهای اجتناب ناپذیر را به کارآمدترین شکل ممکن پذیرفت.
بهترین راه برای یادگیری اصول مدیریت ریسک و سرمایه تمرین است.
شما جزء کدام دسته از تریدرها هستید؟ آیا به استراتژی معاملاتی خود پایبند بوده و اصول مدیریت ریسک و سرمایه را رعایت میکنید؟ آیا در معاملات خود از سفارش حد سود و حد ضرر استفاده میکنید؟ برای مطالعه مطالب آموزشی و تحلیلهای روزانه ارزهای دیجیتال از طریق وب سایت کوین نیک مارکت همراه ما باشید. همچنین، با دنبال کردن ما در شبکههای اجتماعی تلگرام، اینستاگرام و توییتر میتوانید از آخرین اخبار دنیای ارزهای دیجیتال مطلع شوید.