شاخصهای مومنتوم (MOM) ابزارهای محبوب تحلیل تکنیکال هستند که برای تعیین قدرت یا ضعف قیمت یک دارایی یا ارز دیجیتال استفاده میشوند. در واقع، مومنتوم نرخ یا همان شتاب افزایش یا کاهش قیمت یک دارایی را اندازهگیری میکند. مومنتوم از نقطه نظر روند، یک شاخص بسیار مفید برای قدرت یا ضعف روند قیمت است. تاریخ به ما نشان داده که مومنتوم در زمان صعود بازارها بسیار بیشتر از سقوط بازارها مفید است. این واقعیت که بازارها بیشتر از میزان سقوط خود رشد میکنند دلیل این امر است. به عبارت دیگر، بازارهای گاوی بیشتر از بازارهای خرسی دوام میآورند.
شاخصهای مومنتوم مکمل شاخصهای دیگر هستند. تحقیقات نشان میدهد که شاخصهای مومنتوم زمانی که بازار در حال صعود است مفیدتر از زمان سقوط بازار هستند.
شاخصهای مومنتوم

شاخص های مومنتوم نشاندهنده تغییر قیمت یک دارایی در یک دوره زمانی هستند. این شاخصها به اندازهگیری نقاط قوت یا ضعف مربوط به چنین حرکاتی کمک میکنند.
شاخص های مومنتوم به تریدرها کمک میکنند تا با ارائه سیگنالهایی از طریق واگرایی، تصمیمات معاملاتی اتخاذ کنند.
این شاخصها به اندازهگیری قدرت تغییرات قیمت کمک میکنند، اما مسیر حرکت قیمت را مشخص نمیکنند. بنابراین، شاخص های مومنتوم در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که میتوانند روندها و مسیرهای قیمت را مشخص کنند، استفاده میشوند.
درک مفهوم واگرایی
واگرایی زمانی اتفاق میافتد که مثلاً شاخص مومنتوم همراه با قیمت پیوسته در حال کاهش است، اما پس از مدتی شاخص در جهت صعودی حرکت کرده و دیگر از جهت نزولی قیمت پیروی نمیکند. این بدان معناست که شاخص مومنتوم از حرکت قیمت واگرا شده و نشان میدهد که حرکت فعلی قیمت در حال شکست است.
واگرایی معمولاً نشان میدهد که روند فعلی قیمت به احتمال زیاد رو به پایان بوده و در حال برگشت است. هنگامی که حرکت قیمت نزولی و مومنتوم در یک روند صعودی باشد، این واگرایی صعودی است. اگر حرکت قیمت صعودی و شاخص مومنتوم نزولی باشد، یک واگرایی نزولی خواهد بود.
در اینجا با چند نمونه از مهمترین شاخصهای مومنتوم آشنا خواهیم شد:
انواع شاخصهای مومنتوم
تریدرها میتوانند از انواع مختلف شاخصهای مومنتوم استفاده کنند. برخی از مهمترین آنها را در اینجا معرفی خواهیم کرد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یکی از معروفترین شاخصهای مومنتوم در میان تریدرها است. RSI به عنوان یک اسیلاتور (نمودار خطی که بین دو مرز افقی حرکت میکند) نمایش داده میشود. مرز این شاخص میتواند از ۰ تا ۱۰۰ باشد.
شاخص قدرت نسبی که توسط J. Welles Wilder توسعه داده شده برای اولین بار در کتاب او «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملات تکنیکال» در سال ۱۹۷۸ معرفی شد. این شاخص میزان دستاوردهای اخیر یک دارایی را با میزان ضررهای اخیر آن برای تعیین شرایط خرید و فروش بیش از حد مقایسه میکند.
متخصصان برای دستیابی به بهترین نتیجه، به طور کلی RSI را در تایم فریم روزانه ترسیم میکنند و نه ساعتی. گاهی اوقات از دورههای کوتاهتر ساعتی نیز استفاده میشود تا مشخص شود آیا خرید دارایی در کوتاه مدت ایده خوبی است یا خیر.
فرمول RSI
RSI در دو مرحله محاسبه میشود. ابتدا، قدرت نسبی (RS) با تقسیم میانگین سودهای دوره گذشته بر میانگین زیان در دوره گذشته، تعیین میشود. سپس RSI از فرمول زیر محاسبه میشود:
میانگین سود (Average gain) یا زیان (loss) مورد استفاده در این محاسبه، میانگین درصد سود یا زیان در طول دورههای گذشته است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین زیان استفاده میکند (ارقام منفی داخل قدر مطلق قرار میگیرند).
یک مثال از محاسبه RSI
استاندارد این شاخص استفاده از ۱۴ دوره برای محاسبه مقدار RSI است. فرض کنید بازار در ۷ روز از ۱۴ روز گذشته با میانگین سود ۱ درصد بسته شده است. هفت روز باقیمانده با میانگین زیان ۸- درصد بسته شده است. محاسبه RSI به این صورت است:
دوره پیش فرض، همانطور که وایلدر پیشنهاد کرده ۱۴ است، اگرچه برخی از تریدرها ترجیح میدهند از RSI ۸ دورهای در بازههای زمانی روزانه استفاده کنند، در حالی که برخی دیگر ترجیح میدهند از RSI 28 دورهای استفاده کنند.
در نمودار RSI، اعداد ۳۰ و ۷۰ استانداردهایی محسوب میشوند که به ترتیب به عنوان هشدارهایی در مورد مناطق خرید بیش از حد (overbought) و فروش بیش از حد (oversold) عمل میکنند. یک تریدر ممکن است این پارامترها را روی ۲۰ و ۸۰ تنظیم کند. این کار به تریدر کمک میکند تا هنگام تصمیمگیری برای خرید یا فروش یک دارایی خیلی زود تصمیم نگیرد.
شاخص RSI در مقایسه با کراس اوورهای (تقاطع) کوتاه مدت میانگین متحرک بهتر عمل میکند. به بیان سادهتر، RSI زودتر از هر شاخص دیگری برگشت یک روند را پیشبینی میکند.
RSI در تشخیص روند صعودی یا نزولی نیز مفید است. اگر RSI سیگنال خرید بیش از حد را نشان دهد، یعنی زمان مناسب برای فروش و کسب سود است. به همین ترتیب، وقتی RSI نشانههای فروش بیش از حد را نشان میدهد، زمان مناسب خرید است.
ویژگیهای RSI
از آنجایی که RSI محدود به حرکت بین ۰ تا ۱۰۰ است، حرکت RSI مستقیماً با حرکات قیمت متناسب نیست. وقتی RSI در حدود سطح ۵۰ باشد، حرکات کوچک قیمت میتواند باعث تحرکات بزرگی در RSI شود. با نزدیک شدن RSI به مرزهای خود، حرکات قیمتی بزرگتری لازم است تا RSI حرکت کند.
RSI در یک دوره کوتاه مدت بسیار ناپایدار است و از بالاترین حد به پایینترین سطح حرکت میکند و مجدداً خیلی سریع برمیگردد و به سرعت سیگنالهای متناقضی را ایجاد میکند. همچنین، در بازارهایی که ۲۴ ساعت شبانه روز باز نیستند، در صورتی که دوره گذشته بسیار کوتاه باشد هرگونه شکاف اولیه در شروع جلسه معاملاتی، تأثیر زیادی بر RSI خواهد داشت.
در بازارهای خنثی، RSI سیگنالهایی را تولید میکند، در حالی که قیمت فاقد مومنتوم بوده و به سختی حرکت میکند. در نتیجه، بهتر است از شاخص RSI در بازارهای روند دار استفاده شود.
تفسیر RSI و محدوده RSI
تفسیر سنتی و کلاسیک از RSI این است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر یعنی دارایی بیش از حد خریداری میشود یا بیش از حد ارزشگذاری شده و ممکن است یک تغییر روند یا پولبک اصلاحی قیمت آغاز شود. منطقه RSI 30 یا کمتر نشاندهنده وضعیت فروش بیش از حد یا ارزشگذاری کم برای قیمت یک دارایی است.
وایلدر استفاده از سطوح ۷۰ و ۳۰ را به ترتیب به عنوان سطح خرید بیش از حد و فروش بیش از حد توصیه کرد. حرکت RSI به بالای ۳۰ یک بازگشت احتمالی صعودی است، در حالی که حرکت به زیر ۷۰ به عنوان یک بازگشت احتمالی نزولی تلقی میشود.
همچنین، میتوان با واگرایی مثبت یا منفی RSI و قیمت دارایی، سیگنالهای خرید و فروش را تشخیص داد.
عبور از خط مرکزی RSI، یعنی عبور از ۵۰ به سمت بالا میتواند به عنوان تأیید سیگنال صعودی عمل کند. یا هنگامی که RSI به زیر ۵۰ حرکت کند، یک سیگنال نزولی است.
نوسانات ناقص یا جعلی (failure swing) نیز وجود دارند. این نوسانات زمانی رخ میدهند که RSI از سطح ۷۰ پایین آمده و دوباره برگردد، اما نتواند به قله قبلی برسد. کفی که در زمان بازگشت RSI ایجاد میشود، یک نقطه ورود احتمالی برای پوزیشن شورت (short) است. برعکس، وقتی RSI از ۳۰ بالاتر رفته و دوباره برگردد اما نتواند به کف قبلی برسد، یک نوسان ناقص است. زمانی که RSI از این سطح بالاتر میرود، قلهای که RSI به آن برمیگردد یک نقطه ورود احتمالی برای پوزیشن لانگ در نظر گرفته میشود.
تفاسیر جدید
با توجه به ماهیت RSI و محدوده آن بین ۰ تا ۱۰۰، حرکت RSI با حرکت قیمت متناسب نیست. این امر باعث میشود که واگرایی بین RSI و حرکت قیمت نسبتاً غیرقابل اعتماد باشد، به ویژه هنگامی که RSI به سطوح مرزی خود برسد. بنابراین، بسیاری از تریدرها، مانند اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، واگرایی را یک نقطه ورود احتمالی در جهت روند میدانند نه در مقابل روند.
اغلب در بازارهای صعودی، RSI نمیتواند به سطوح ۳۰ برسد، در حالی که از منطقه ۷۰ عبور میکند. این امر باعث شده که به این محدوده در یک فاز صعودی ۱۰ عدد اضافه شده و به ۴۰ تا ۸۰ افزایش یابد. به طور مشابه، در فاز نزولی، این سطوح باید با ۱۰ عدد کاهش به ۲۰ تا ۶۰ کاهش یابند.
شاخص RSI میتواند برای مدت طولانی در منطقه خرید بیش از حد باقی بماند، در حالی که قیمت در روند صعودی قرار دارد. همچنین ممکن است زمانی که قیمت در روند نزولی قرار دارد، این شاخص برای مدت طولانی در منطقه فروش بیش از حد باقی بماند. این امر میتواند برای تحلیلگران جدید گیج کننده باشد، اما یادگیری استفاده از این شاخص در چارچوب روند غالب این مسائل را روشن میکند.
نکته مهم تمرکز بر سیگنالهای معاملاتی و تکنیکهای منطبق با آن روند است. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی در روند صعودی و سیگنالهای نزولی در روند نزولی، به جلوگیری از بسیاری از هشدارهای کاذب RSI کمک میکند.
همگرایی/ واگرایی میانگین متحرک (MACD)

همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) برای نشان دادن تغییرات در قدرت، جهت، مومنتوم و مدت زمان روند قیمت استفاده میشود.
MACD یک ابزار تکنیکال بسیار محبوب و یک روند نوسانی و از شاخصهای مومنتوم است که توسط جرالد اپل (Gerald Appel) در دهه ۱۹۶۰ توسعه یافت. این شاخص با محاسبه تفاوت بین دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 12 و ۲۶ دوره، رابطه همگرایی و واگرایی این دو EMA را نشان میدهد. خط MACD از تفاوت این دو میانگین به دست میآید. خط سیگنال نیز که یک EMA 9 روزه است، برای نشان دادن شرایط صعودی و نزولی به کار میرود. MACD به دلیل ساختار آن، هم یک شاخص روند است، زیرا از روند نشاندهنده میانگین متحرک استفاده میکند و هم یک شاخص مومنتوم بسیار مؤثر است. به همین دلیل به MACD یک شاخص مونتوم دنبالکننده روند گفته میشود.
«همگرایی» به این معنی است که دو میانگین متحرک به هم میرسند، در حالی که «واگرایی» به این معنی است که آنها از یکدیگر دور میشوند. اگر میانگینهای متحرک همگرا باشند، به این معنی است که مومنتوم در حال کاهش است، در حالی که اگر میانگینهای متحرک واگرا باشند، مومنتوم در حال افزایش است.
در نمودار بالا، خط آبی خط MACD و خط نارنجی خط سیگنال است. هیستوگرام MACD نیز با نمودار میلهای نشان داده است.
مؤلفههای MACD
شاخص MACD از سه مؤلفه تشکیل شده است:
- خط MACD، که فاصله بین دو میانگین متحرک را اندازهگیری میکند.
- خط سیگنال، که تغییرات در مومنتوم قیمت را شناسایی کرده و به عنوان یک تریگر (نقطه ورود) برای سیگنالهای خرید و فروش عمل میکند.
- هیستوگرام، نشاندهنده تفاوت بین MACD و خط سیگنال است.
شاخص MACD به صورت دو خط (خط MACD و خط سیگنال) ترسیم میشود که در بالا و پایین یک خط صفر در نوسان هستند. خط MACD با کم کردن میانگین متحرک ۲۶ از میانگین متحرک ۱۲ ایجاد میشود. خط سیگنال نیز میانگین متحرک ۹ است.
هیستوگرام MACD نیز یک نمای گرافیکی از فاصله بین خط MACD و خط سیگنال است که به صورت یک نمودار میلهای ترسیم میشود. اگر MACD خط سیگنال را از پایین به سمت بالا قطع کند، تریدرها میتوانند از آن به عنوان سیگنال خرید استفاده کنند و اگر خط سیگنال را از بالا به سمت پایین قطع کند، تریدرها میتوانند از آن به عنوان سیگنال فروش استفاده کنند. تریدرها از هیستوگرام MACD برای تشخیص مومنتوم صعودی یا نزولی استفاده میکنند.
نحوه محاسبه MACD
شاخص MACD به صورت استاندارد از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه و میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه و قیمت پایانی (close) کندلها استفاده میکند، ضمن اینکه میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه ( دوره کوتاهتر و سریعتر) از EMA 26 روزه ( دوره طولانیتر و کندتر) کسر میشود. یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه نیز به عنوان خط سیگنال برای شناسایی نقاط عطف صعودی یا نزولی مورد استفاده قرار میگیرد.
هیستوگرام MACD نشاندهنده تفاوت بین MACD (یعنی تفاوت بین دو EMA) و خط سیگنال (یعنی EMA9 روزه) است. هنگامی که MACD بالای خط سیگنال قرار داشته باشد، هیستوگرام مثبت است (یعنی بالای خطوط صفر) و هنگامی که MACD زیر خط سیگنال باشد، هیستوگرام منفی است.
معمولاً هیستوگرام مثبت به رنگ سبز و هیستوگرام منفی با رنگ قرمز مشخص میشود. هر چند این موارد را میتوان در قسمت تنظیمات اندیکاتور به دلخواه تغییر داد.
در هیستوگرام MACD، پر رنگ شدن میلهها به معنای افزایش مومنتوم و کاهش رنگ به معنای کاهش مومنتوم است. رنگ سبز به معنای مومنتوم صعودی و رنگ قرمز به معنای مومنتوم نزولی است.
کاربرد شاخص MACD
MACD همگرایی و واگرایی دو EMA را نشان میدهد. مقدار MACD مثبت نشان میدهد که EMA سریعتر و با دوره کوتاهتر بالای EMA دوره طولانیتر قرار دارد. این امر نشاندهنده یک بازار صعودی است. هنگامی که مقادیر مثبت افزایش مییابد، نشاندهنده افزایش حرکت به سمت بالا است و هنگامی که مقادیر مثبت کاهش مییابد، نشان میدهد که مومنتوم روند صعودی در حال کاهش است.
مقدار MACD منفی نشان میدهد که EMA با حرکت سریعتر و کوتاهتر زیر EMA دوره طولانیتر قرار دارد. این امر نشاندهنده یک بازار نزولی است. هنگامی که مقادیر منفی افزایش مییابد، نشاندهنده افزایش مومنتوم نزولی است و هنگامی که مقادیر منفی کاهش مییابد، نشان میدهد که مومنتوم روند نزولی در حال کاهش است.
تقاطع با خط سیگنال نشاندهنده یک نقطه عطف در MACD است. تقاطع صعودی زمانی رخ میدهد که خط MACD خط سیگنال را به سمت بالا قطع میکند و زمانی که خط MACD خط سیگنال را به سمت پایین قطع کند، یک تقاطع نزولی رخ میدهد. این تقاطعها معمولاً بازگشت روند را نشان میدهند. با این حال، زمانی که MACD بسیار بالا یا بسیار پایین است، باید با تقاطع آن با احتیاط رفتار شود، زیرا MACD نشاندهنده مومنتوم بالا در این مناطق نیز هست که نشاندهنده ادامه روند به جای بازگشت است.
MACD مجموعهای از دادههای بصری را نشان میدهد که کراس اوورها (تقاطع)، واگراییها و نوسانات شدید جهتدار را ایجاد میکند. برخی از تریدرها از بحث واگرایی در MACD استفاده میکنند. لازم به ذکر است که واگرایی MACD ممکن است همیشه سیگنال درستی صادر نکند، هر چند در برخی مواقع صحیح است. از این رو، توصیه میشود در بحث واگرایی از شاخص RSI استفاده شود. در فصل آینده در مورد این شاخص بیشتر صحبت خواهیم کرد.
مزایای استفاده از MACD
شاخص MACD بسیار مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا هم ساده و هم قابل اعتماد است. محبوبیت این شاخص از دو سیگنال متفاوت آن ناشی میشود: قدرت روند و نقطه عطف روند. MACD نه تنها روند صعودی یا نزولی را تعیین میکند، بلکه قدرت سیگنالهای خرید و فروش را نیز معین میکند.
تریدرها ممکن است استراتژی میانگین متحرک را برای تعیین سیگنالهای خرید و فروش انتخاب کنند، اما این استراتژی میتواند با تأخیر همراه باشد، این بدان معناست که ممکن است شرایط بازار قبل از انجام معامله تغییر کند. به همین دلیل است که همگرایی/واگرایی میانگین متحرک محبوب است، زیرا نمایشی به روز از آنچه در بازار اتفاق میافتد ارائه میدهد.
معایب استفاده از MACD
شاخص MACD نیز مانند دیگر شاخصهای مومنتوم، بدون نقص نیست و باید در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار گیرد.
یکی از اشکالات احتمالی این است که MACD یک شاخص کوتاه مدت است، زیرا طولانیترین مدتی که در آن لحاظ میشود، میانگین متحرک ۲۶ روزه است. اگر یک معاملهگر چشمانداز بلندمدت داشته باشد، ممکن است MACD برایش مناسب نباشد.
یکی دیگر از نکات منفی این است که MACD یک شاخص دنبالکننده روند است. این بدان معناست که این شاخص در هنگام وقوع روند، نه قبل از شروع آن، سیگنال میدهد. بنابراین، اگر به دنبال تشخیص روند آتی هستید، MACD بهترین شاخص برای این کار نیست.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator)

اسیلاتور استوکاستیک یکی از محبوبترین شاخصهای مومنتوم در اواخر دهه ۱۹۵۰ توسط جورج لین (George Lane) ساخته شد. این شاخص همانطور که توسط لین طراحی شده، موقعیت قیمت پایانی (close) یک دارایی را در ارتباط با محدوده بالا (high) و پایین (low) قیمت در یک دوره زمانی، معمولاً در یک دوره ۱۴ روزه ارائه میدهد.
این ابزار مبتنی بر مومنتوم توسط تریدرها و سرمایهگذاران برای مقایسه قیمت پایانی فعلی یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص استفاده میشود. اسیلاتور استوکاستیک مومنتوم و سرعت بازار را ردیابی کرده و حجم و قیمت را در نظر نمیگیرد. بسیاری از تریدرها از آن برای پیشبینی تغییرات قیمت بازار استفاده میکنند.
نمودار اسیلاتور استوکاستیک به طور کلی شامل دو خط است: یکی منعکس کننده مقدار واقعی اسیلاتور برای هر جلسه معاملاتی (خط K) و دیگری منعکسکننده میانگین متحرک ساده سه روزه آن (خط D) است. از آنجا که تصور میشود که قیمت از مومنتوم پیروی میکند، تقاطع این دو خط به عنوان یک سیگنال در نظر گرفته میشود که ممکن است نشاندهنده یک بازگشت باشد، زیرا نشاندهنده یک تغییر بزرگ در مومنتوم است.
فرمول استوکاستیک
از نظر ریاضی، خط K به این شکل محاسبه میشود:
C= قیمت پایانی اخیر
L14= پایینترین قیمت معامله شده در ۱۴ دوره گذشته
H14= بالاترین قیمت معامله شده در همان ۱۴ دوره گذشته
%K= مقدار فعلی شاخص استوکاستیک
فرمول خط D که مهمتر است به شرح زیر است:
H3= بالاترین قیمت در سه جلسه معاملاتی اخیر
L3= پایینترین قیمت در همان سه جلسه اخیر
خط K سریعتر از خط D است. یک تریدر باید توجه داشته باشد که خط D و قیمت دارایی چگونه تغییر میکنند و به موقعیتهای خرید بیش از حد (بیش از خط ۸۰) یا فروش بیش از حد (زیر خط ۲۰) میرسد. هنگامی که شاخص به بالای سطوح ۸۰ میرسد، سرمایهگذار باید فروش دارایی را در نظر بگیرد. در مقابل، باید دارایی را خریداری کند که زیر خط ۲۰ است و با افزایش حجم شروع به حرکت میکند.
پایه و اساس این شاخص این است که در یک بازار با روند صعودی، قیمتها نزدیک به بالاترین قیمت (high) بسته میشوند و در یک بازار با روند نزولی، قیمتها نزدیک به پایینترین قیمت (low) بسته میشوند. به عنوان مثال، اگر قیمت یک دارایی با ۱۰ دلار افتتاح شود، کمترین قیمت آن ۹.۷۵ دلار و بالاترین قیمت آن ۱۰.۷۵ دلار باشد و سپس با قیمت ۱۰.۵۰ دلار بسته شود، محدوده قیمت بین ۹.۷۵ دلار (low) و ۱۰.۷۵ دلار (high) خواهد بود. برعکس، اگر قیمت حرکت نزولی داشته باشد، قیمت پایانی تمایل دارد در محدوده پایینترین قیمت آن روز یا نزدیک به آن معامله شود.
اسیلاتور استوکاستیک به ما چه میگوید؟
اسیلاتور استوکستیک محدوده دارد، به این معنی که همیشه بین ۰ تا ۱۰۰ است. این امر آن را به یک شاخص مفید برای شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد تبدیل میکند. به طور سنتی، مناطق بیش از ۸۰ در محدوده خرید بیش از حد در نظر گرفته میشوند و مناطق زیر ۲۰ مربوط به فروش بیش از حد هستند. با این حال، اینها همیشه نشاندهنده برگشت قریب الوقوع نیستند. روندهای بسیار قوی میتوانند شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد را برای مدت طولانی حفظ کنند. در مقابل، تریدرها بهتر است به دنبال تغییرات در اسیلاتور استوکستیک باشند تا سرنخهایی در مورد تغییرات روند آینده به دست آورند.
استوکستیک برای نشان دادن اینکه یک دارایی به سمت موقعیتهای خرید یا فروش بیش از حد حرکت میکند استفاده میشود. این شاخص میتواند همراه با یک اسیلاتور مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده شود.
واگرایی استوکستیک
به عنوان یک قانون، مومنتوم یا سرعت قیمت یک دارایی قبل از تغییر قیمت تغییر میکند. به این ترتیب، هنگامی که اسیلاتور استوکستیک واگراییهای صعودی یا نزولی را نشان میدهد، از این شاخص میتوان برای پیشبینی بازگشتها استفاده کرد. این سیگنال اولین و بدون شک مهمترین سیگنال معاملاتی است که لین شناسایی کرده است.
واگرایی بین اسیلاتور استوکستیک و روند حرکت قیمت نیز به عنوان یک سیگنال بازگشتی مهم در نظر گرفته میشود. به عنوان مثال، هنگامی که یک روند نزولی به کف پایینتر میرسد، اما اسیلاتور یک کف بالاتر ثبت میکند، ممکن است نشانگر این باشد که مومنتوم خرسها رو به پایان بوده و یک روند صعودی در حال شکلگیری است.
نمونهای از نحوه استفاده از اسیلاتور استوکاستیک
دوره زمانی استاندارد مورد استفاده در این شاخص ۱۴ روز است، اگرچه این مدت میتواند برای تحلیلهای خاص تغییر داده شود. اسیلاتور استوکستیک با کم کردن مقدار low برای آن دوره از قیمت پایانی فعلی، تقسیم بر محدوده کل دوره و ضرب در ۱۰۰ محاسبه میشود. به عنوان مثال، اگر مقدار high در ۱۴ روز ۱۵۰ دلار، مقدار low 125 دلار و قیمت پایانی فعلی ۱۴۵ دلار باشد، مقدار استوکستیک به این صورت محاسبه میشود:
با مقایسه قیمت فعلی با این محدوده، اسیلاتور استوکاستیک نشاندهنده انسجام و پیوستگی است که در آن قیمت در نزدیکی high یا low خود قرار دارد. عدد ۸۰ نشان میدهد که این دارایی در آستانه خرید بیش از حد است.
محدودیت اسیلاتور استوکاستیک این است که سیگنالهای کاذب تولید میکند. در شرایط پرنوسان و ناپایدار بازار، این امر میتواند مرتباً اتفاق بیفتد. یکی از راههای کمک به این مسئله این است که روند قیمت را به عنوان یک فیلتر در نظر بگیریم، یعنی سیگنالها تنها در صورتی در نظر گرفته میشوند که در راستای روند قرار داشته باشند.
حرکت جهتدار میانگین (ADX)

شاخص حرکت جهتدار میانگین (Average Directional Movement Index) یکی از شاخصهای مومنتوم از نوع متأخر است که توسط J Welles Wilder طراحی شده و قدرت یک روند را زمانی که قیمت در یک روند صعودی یا نزولی قوی یا روند خنثی حرکت میکند، نشان میدهد. این شاخص بخشی از یک سیستم به نام DMI وایلدر (Wilder) است که برای اولین بار در کتاب J. Wells Wilder، «مفاهیم جدید در سیستمهای تحلیل تکنیکال» در سال ۱۹۷۸ معرفی شد.
DMI وایلدر از سه خط تشکیل شده است: خط DI+، خط DI- و خط ADX. اما ADX میتواند به تنهایی و در هر بازه زمانی معاملاتی مورد استفاده قرار گیرد تا به تعیین نقاط عطف کلیدی در بازار کمک کند. ADX یک اسیلاتور است که بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است، ضمن اینکه مقادیر بالای ۴۰ نشاندهنده یک روند قوی و مقادیر زیر ۲۰ نشاندهنده یک روند ضعیف یا محدوده خنثی و ثابت است.
ADX برخلاف سایر شاخصهای روند، نشان نمیدهد که قیمت به کدام سمت خواهد رفت. این شاخص فقط نشان میدهد که صعود یا نزول قیمت چقدر قدرت خواهد داشت. در نتیجه، این شاخص نشان نمیدهد که روند صعودی یا نزولی است، بلکه فقط نشاندهنده قدرت روند فعلی است. بنابراین، مقدار بالای ۴۰ میتواند نشاندهنده یک روند صعودی قوی و همچنین یک روند نزولی قوی باشد. مقادیر بسیار بالا نشان میدهد که احتمالاً روند رو به پایان است.
همچنین، ADX سیگنالهای ورود یا خروج نمیدهد. با این حال، چشماندازی را در اختیار شما قرار میدهد که قیمت یک دارایی در کجای روند قرار دارد. مقادیر پایین نیز محدوده خنثی یا شروع یک روند جدید را نشان میدهند.
کاربرد شاخص تکنیکال ADX
به طور کلی، داراییهایی که در روند صعودی قوی قرار دارند باید خریداری و نگهداری شوند تا زمانی که یک یا چند شاخص مومنتوم مانند RSI یا CCI علائم ضعف روند را نشان دهند. داراییهایی که در یک روند خنثی قرار دارند، باید با استفاده از یک شاخص اسیلاتور، مانند اسیلاتور استوکستیک برای نقاط ورود و خروج مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. بنابراین، ADX باید همراه با دیگر شاخصها مورد استفاده قرار گیرد.
وقتی ADX بین ۰ تا ۲۰ باشد نشان میدهد که قیمت دارایی در یک روند خنثی قرار دارد و برای تعیین نقاط ورود و خروج به یک شاخص اسیلاتور نیاز است.
هنگامی که ADX بالای ۲۰ باشد، نشاندهنده شروع یک روند است، این روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. بنابراین به یاد داشته باشید که قبل از شروع معامله، از طرق دیگر روند صعودی یا نزولی را مشخص کنید.
وقتی ADX به بالای ۳۰ میرسد، نشاندهنده شروع یک روند قوی است که بهترین زمان برای ورود به معامله است.
و هنگامی که ADX به بالای ۵۰ برسد، احتمال پایان روند و شروع یک روند خنثی زیاد است.
هنگامی که DI+ بالاتر از DI- است، ADX قدرت یا ضعف یک روند صعودی را میسنجد و نشان میدهد که قیمتها در حال افزایش هستند. برعکس، زمانی که DI+ زیر DI- است، ADX قدرت یا ضعف یک روند نزولی و کاهش قیمتها را نشان میدهد.
شاخص کانال کالا (CCI)

شاخص کانال کالا (Commodity Channel Index) یکی از شاخصهای مومنتوم است که برای تعیین زمان رسیدن یک دارایی به شرایط خرید یا فروش بیش از حد مورد استفاده قرار میگیرد.
این شاخص تکنیکال که توسط دونالد لمبرت (Donald Lambert) توسعه یافته، جهت و قدرت روند قیمت را ارزیابی میکند و به معاملهگران اجازه میدهد تعیین کنند آیا میخواهند وارد معامله شوند، از آن خارج شوند یا از انجام معاملات خودداری کرده یا اینکه به پوزیشن فعلی خود بیفزایند.
شاخص کانال کالا (CCI) یک شاخص تکنیکال است که تفاوت بین قیمت فعلی و میانگین قیمتهای گذشته را اندازهگیری میکند. وقتی CCI بالای صفر باشد، نشان میدهد که قیمت بالاتر از میانگین گذشته است. برعکس، وقتی CCI زیر صفر باشد، قیمت زیر میانگین است.
CCI یک اسیلاتور نامحدود است، به این معنی که مرز مشخصی ندارد. به همین دلیل، سطوح خرید و فروش بیش از حد معمولاً برای هر دارایی به صورت جداگانه و با نگاه کردن به سطوح مرزی CCI در گذشته که قیمت معکوس شده، تعیین میشود.
فرمول CCI
فرمول شاخص کانال کالا به این صورت است:
P= تعداد دورهها
MA= میانگین متحرک (moving average)
mean deviation= انحراف میانگین
نحوه محاسبه شاخص کانال کالا (CCI)
- ابتدا تعداد دورههای مورد نظر را تعیین کنید. معمولاً از بیست دوره استفاده میشود. دورههای کمتر منجر به یک شاخص ناپایدارتر میشوند، در حالی که دورههای بیشتر آن را هموارتر کرده و نوسانات را حذف میکنند. برای این محاسبه، از ۲۰ دوره استفاده شده است.
- مقدار high، low و close را برای ۲۰ دوره پیدا کرده و Typical Price را محاسبه کنید.
- پس از ۲۰ دوره، میانگین متحرک (MA) Typical Price را با جمع ۲۰ Typical Price دوره گذشته و تقسیم بر ۲۰ محاسبه کنید.
- انحراف میانگین را با تفریق MA از Typical Price در ۲۰ دوره گذشته محاسبه کنید. مقادیر مطلق (علامتهای منفی را نادیده بگیرید) این ارقام را جمع کرده و سپس بر ۲۰ تقسیم کنید.
- برای محاسبه مقدار CCI، آخرین Typical Price ، MA و انحراف میانگین را در فرمول وارد کنید.
- با پایان هر دوره جدید، این روند را تکرار کنید.
شاخص کانال کالا (CCI) به ما چه میگوید؟
CCI در درجه اول برای تشخیص روندهای جدید، مشاهده سطوح خرید و فروش بیش از حد و تشخیص نقاط ضعف در روندها زمانی که شاخص نسبت به قیمت واگرا میشود، مورد استفاده قرار میگیرد.
هنگامی که CCI از قلمرو منفی یا نزدیک به صفر به بالای ۱۰۰ حرکت میکند، ممکن است نشان دهد که قیمت در حال شروع یک روند صعودی جدید است. هنگامی که این اتفاق میافتد، تریدرها میتوانند به دنبال یک پولبک قیمت و به دنبال آن افزایش قیمت باشند و CCI یک فرصت خرید را نشان میدهد.
همین مفهوم در مورد یک روند نزولی نیز صدق میکند. وقتی شاخص از منطقه مثبت یا نزدیک به صفر به زیر ۱۰۰- برسد، ممکن است روند نزولی شروع شود. این علامتی است برای بیرون آمدن از پوزیشنهای لانگ (long) یا بازکردن پوزیشنهای فروش (short).
سطوح خرید و فروش بیش از حد ثابت نیستند، زیرا این شاخص بدون مرز است. بنابراین، تریدرها به مناطق شاخص در گذشته نگاه میکنند تا متوجه شوند قیمت از کجا برمیگردد. قیمت یک دارایی، ممکن است نزدیک به ۲۰۰+ و ۱۵۰- معکوس شود. در عین حال، قیمت یک دارایی دیگر ممکن است نزدیک به ۳۲۵+ و ۳۵۰- معکوس شود.
همچنین، هنگامی که قیمت در جهت مخالف شاخص حرکت میکند واگرایی وجود دارد. اگر قیمت در حال افزایش و CCI در حال کاهش باشد، میتواند نشاندهنده ضعف در روند باشد. در حالی که واگرایی یک سیگنال معاملاتی ضعیف است، زیرا میتواند مدت طولانی دوام بیاورد و همیشه منجر به برگشت قیمت نمیشود، اما میتواند حداقل به تریدر هشدار دهد که امکان برگشت وجود دارد. به این ترتیب، تریدرها میتوانند حد ضرر را فعال کرده یا از انجام معاملات جدید در جهت روند قیمت اجتناب کنند.
محدودیتهای استفاده از شاخص کانال کالا (CCI)
این شاخص مرز مشخصی ندارد و بنابراین، سطوح قبلی خرید و فروش بیش از حد ممکن است تأثیر کمی در آینده داشته باشند.
شاخص CCI متأخر است، به این معنی که برای نشان دادن یک روند جدید ممکن است خیلی دیر عمل کند. بنابراین، بهتر است از این شاخص به همراه تحلیل قیمت و سایر اشکال تحلیل تکنیکال یا شاخصها برای تأیید یا رد سیگنالهای CCI استفاده شود.
شاخص نرخ تغییر (ROC)

نرخ تغییر (ROC) یک شاخص تکنیکال مبتنی بر مومنتوم است که درصد تغییر قیمت بین قیمت فعلی و قیمت در دورههای قبل را اندازهگیری میکند. ROC اغلب هنگام صحبت در مورد مومنتوم مورد استفاده قرار میگیرد و به طور کلی میتوان آن را به عنوان نسبت بین تغییر در یک متغیر نسبت به تغییر متناظر در متغیر دیگر بیان کرد. به صورت گرافیکی، میزان این تغییر با شیب یک خط نشان داده میشود. ROC اغلب با حرف دلتای یونانی نشان داده شده میشود.
نحوه محاسبه شاخص نرخ تغییر
نرخ تغییر برای توصیف ریاضی درصد تغییر ارزش در یک دوره زمانی مشخص استفاده میشود و نشاندهنده مومنتوم یک متغیر است. نرخ تغییر اغلب برای اندازهگیری تغییر قیمت یک دارایی در طول زمان استفاده میشود. نرخ تغییر را میتوان با فرمول زیر محاسبه کرد:
گام اصلی در محاسبه ROC، انتخاب مقدار «n» است. تریدرهای کوتاه مدت ممکن است برای n یک مقدار کوچک مانند ۹ را انتخاب کنند. سرمایهگذاران بلند مدت ممکن است عددی مانند ۲۰۰ را انتخاب کنند. مقدار n یعنی قیمت فعلی با چه تعداد دوره قبل مقایسه میشود. مقادیر کوچکتر نشان میدهد که ROC سریعتر به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. البته این امر میتواند به معنی تعداد بیشتر سیگنالهای کاذب نیز باشد. مقدار بزرگتر به این معنی است که ROC واکنش کندتری نشان میدهد، اما سیگنالها میتوانند معنادارتر باشند.
اهمیت اندازهگیری نرخ تغییر
نرخ تغییر یک مفهوم مالی بسیار مهم است، زیرا به سرمایهگذاران امکان میدهد تا مومنتوم دارایی و سایر روندها را تشخیص دهند. به عنوان مثال، یک دارایی که دارای ROC مثبت است، به طور معمول در کوتاه مدت عملکرد بهتری در بازار دارد. برعکس، دارایی که دارای ROC کمتر از میانگین متحرک خود بوده یا دارای ROC کم یا منفی است، احتمالاً ارزش آن کاهش مییابد و میتواند به عنوان یک سیگنال فروش برای سرمایهگذاران تلقی شود.
همچنین، نرخ تغییر شاخص خوبی برای حبابهای بازار است. اگرچه تریدرها به دنبال داراییهای با ROC مثبت هستند، اما اگر یک دارایی در کوتاه مدت ROC خود را افزایش دهد، ممکن است نشانه ناپایدار بودن بازار باشد. اگر ROC یک دارایی بیش از ۵۰ باشد، سرمایهگذاران باید مراقب حباب باشند.
اسیلاتور نرخ تغییر (ROC) یک شاخص مومنتوم بدون مرز است که در تحلیل تکنیکال در برابر یک نقطه میانی سطح صفر استفاده میشود. در صورتی که تغییرات قیمت به سمت بالا باشد، شاخص به سمت بالا و به سمت قلمرو مثبت حرکت میکند و اگر تغییرات قیمت به سمت نزولی باشد، وارد قلمرو منفی میشود.
این شاخص میتواند برای تشخیص واگراییها، شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد و کراس اوورها استفاده شود. هنگامی که قیمت در حال تثبیت باشد ROC نزدیک صفر خواهد بود.
شاخص نرخ تغییر قیمت به ما چه میگوید؟
نرخ تغییر قیمت (ROC) به عنوان شاخص مومنتوم یا سرعت طبقهبندی میشود، زیرا قدرت مومنتوم قیمت را با نرخ تغییر اندازهگیری میکند. به عنوان مثال، اگر قیمت یک دارایی در پایان معاملات امروز ۱۰ دلار باشد و قیمت پایانی پنج روز قبل از آن ۷ دلار باشد، ROC پنج روزه ۴۲.۸۵ است:
مانند بسیاری از اسیلاتورهای مومنتوم، ROC در نمودار در یک پنجره جداگانه زیر نمودار قیمت ظاهر میشود. ROC در برابر خط صفر ترسیم میشود که مقادیر مثبت و منفی را متمایز میکند. مقادیر مثبت نشاندهنده فشار خرید یا مومنتوم صعودی است، در حالی که مقادیر منفی و زیر صفر نشاندهنده فشار فروش یا مومنتوم نزولی است. افزایش مقادیر در هر دو جهت، نشاندهنده افزایش مومنتوم و حرکت به سمت صفر نشاندهنده کاهش مومنتوم است.
میتوان از کراس اوورهای ROC با خط صفر برای نشان دادن تغییرات روند استفاده کرد. این سیگنال عموماً برای اهداف معاملاتی استفاده نمیشود، بلکه بیشتر به معاملهگران هشدار میدهد که ممکن است تغییری در جریان باشد.
همچنین، با نگاه به نمودار ROC در گذشته و توجه به بازگشت قیمت میتوان سطوح خرید و فروش بیش از حد را مشخص کرد. هنگامی که ROC دوباره به این منطقه برسد، تریدرها در آماده باش کامل به سر میبرند و منتظر بازگشت قیمت برای تأیید سیگنال ROC هستند.
ROC معمولاً به عنوان شاخص واگرایی نیز استفاده میشود که نشاندهنده تغییر احتمالی روند آینده است. واگرایی زمانی رخ میدهد که قیمت دارایی در یک جهت حرکت میکند در حالی که ROC در جهت مخالف حرکت میکند. به عنوان مثال، اگر قیمت در یک دوره زمانی در حال افزایش باشد، در حالی که ROC به تدریج در حال کاهش باشد، ROC نشاندهنده تغییر احتمالی روند به سمت نزول است. اگر قیمت در حال کاهش و ROC در حال افزایش باشد، میتواند نشانه حرکت صعودی قیمت باشد. واگرایی این شاخص یک سیگنال بسیار ضعیف است، زیرا واگرایی میتواند مدت زیادی طول بکشد و همیشه منجر به برگشت قیمت نمیشود.
در بخش سوم شاخصهای نوسانی را بررسی کردهایم:
جمعبندی
شاخصهای مومنتوم ابزارهایی هستند که تریدرها برای درک بهتر سرعت یا نرخ تغییر قیمت داراییها استفاده میکنند. شاخصهای مومنتوم بهتر است با سایر شاخصها و ابزارها استفاده شوند، زیرا برای تعیین جهت حرکت کار نمیکنند، فقط چارچوبی هستند که قیمت در آنها تغییر میکند. در نتیجه، با اینکه شاخصهای مومنتوم ابزارهای حیاتی برای تریدرها و تحلیلگران هستند، به ندرت به صورت جداگانه استفاده میشوند. استفاده از آنها با سایر شاخصهای تکنیکال که جهت روندها را آشکار میکنند، متداولتر است. پس از تعیین جهت روند، شاخصهای مومنتوم ارزشمند هستند، زیرا نشاندهنده قدرت روند حرکت قیمت و زمان پایان آن هستند.
برای آشنایی بیشتر با تحلیل تکنیکال میتوانید از مقالات زیر نیز استفاده کنید:
- آموزش تحلیل تکنیکال – خط روند
- آموزش تحلیل تکنیکال – انواع نمودار قیمت
- آموزش تحلیل تکنیکال – حمایت و مقاومت
شما در انجام معاملات خود از کدام شاخصهای مومنتوم استفاده میکنید؟ در تحلیلهای خود چند شاخص را به صورت همزمان به کار میبرید؟ آیا شاخص دیگری را میشناسید که به آن اشاره نشده است؟ شما میتوانید نظرات و تجربیات ارزشمند خود را از طریق بلاگ کوین نیک مارکت با ما و دوستانتان در میان بگذارید. همچنین، کوین نیک مارکت سعی دارد تا از طریق وبسایت و شبکههای اجتماعی خود در تلگرام، توییتر و اینستاگرام تحلیل روزانه ارزهای دیجیتال و اخبار مهم را به اطلاع شما برساند. پس ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کرده و از طریق وب سایت با انواع تحلیلها و آموزشها با ما همراه باشید.